عقلانیت تولیدکنندۀ مسلمان
یکی از وجوه عقلانیت تولیدکنندۀ مسلمان این است که با کار تولیدی که انجام میدهد در واقع عبادت انجام میدهد؛ و با این کار عبادی برای خویش ابدیت میسازد. این با کار تولیدکنندۀ غربی یکسان نیست، چرا که در برابر یک ساعت وقتی که برای تولید کالا در جامعه اسلامی گذاشته میشود خداوند اجر آن را میدهد. این عقلانیت تولیدکنندۀ مسلمان است.
البته خداوند خود در تعالیم دینی این اجازه و در حقیقت دستور را به تولیدکننده داده است که در برابر کالایی که تولید میکند،اجرت و پول دریافت کند، اما هدف کسب رضایت خداست. این رضایت الهی هم موجب برکت و تقویت کار وی در دنیا خواهد شد زیرا وقتی که هدف کسب رضایت الهی گشت و خواست و رضایت الهی در تولید کالای باکیفیت است، وی نهایت تلاش خود را میکند که باکیفیتترین کالا را به مصرفکننده بدهد. از طرف مقابل هنگامی که مصرفکننده میبیند کالاهای رقیبی وجود دارند که فقط به فکر سود مادی خویش هستند و این فکر مادی اجازه نمیدهد کالای باکیفیت تولید کنند، از تولیدکننده مسلمان خریداری خواهد نمود.
در دنیای امروز کیفیت حرف اول را نمیزند، بلکه تبلیغ است که حرف اول را میزند و در تصمیمگیری افراد مؤثر است. تبلیغ یعنی فریب دادن مصرفکننده؛ چرا که تولیدکننده تنها به سود مادی خویش میاندیشد و به این نتیجه میرسد که باید مصرفکننده را فریب بدهد. عقلانیت اسلامی برای تولیدکننده اهمیت قائل است و خواهان ایجاد رفاه واقعی و نه فریب در جامعه است. در چنین شرایطی مصرفکننده عاقل است؛ وقتی میبیند یک نفر به دنبال رفاه وی است، دیگری به دنبال فریب وی، خودبهخود گرایش پیدا میکند به دنبال کسی که به فکر رفاه واقعی مصرفکننده است.
تولیدات دانشبنیان
یکی از بخشهای مهم در تولید که باید به آن توجه کافی شود، بحث صنایع دانشبنیان است. صنایع دانشبنیان معمولاً همراه با خود ریسک دارند، لذا تقویت این صنایع دو الزام همراه با خود دارد:
۱-دیدگاه مجاهدانه در تولید: گاهی برای ثروتمندانی که سرمایه قابل توجهی دارند این سؤال پیش میآید که در شرایط فعلی جهاد ما چگونه است؟ در پاسخ ایشان باید گفت سرمایهگذاری در صنایعی که ریسک دارند اما سود و نفع آنها برای کشور است. خواستۀ ما از ایشان سرمایهگذاری تمام سرمایۀ خویش در این صنایع نیست، بلکه یک درصد از سرمایۀ خود را نیز اگر در این صنایع سرمایهگذاری نمایند، این حرکتی مجاهدانه در تولید است چرا که امکان کسب سود اندک وجود دارد. پس نیاز به دید مجاهدانه در تولیدکننده است، البته این به شرطی است که به عسر و حرج نیز نیفتد.
۲-حمایت: هنگامی که از حمایت صحبت به میان میآید بیشتر حمایت دولتی مد نظر است و این امر در تمام دنیا رایج است. البته دولتها در دنیا از صنایع راهبردی و استراتژیک حمایت میکنند. این حمایت میتواند در قالبهای مختلف باشد.
یک نوع از این حمایتها، صندوقهای حمایتی است. در واقع صندوق بخش قابل توجهی از سرمایه راتأمین میکند. اگر فعالیت اقتصادی بنگاه به ثمر نشیند، صندوق اندک اندک سرمایه خود را بازپس میگیرد بدون آن که نرخ سودی مطالبه کند. اگر فعالیت اقتصادی با شکست مواجه شود، کارآفرین جریمه نمیشود یا تحت فشار قرار نمیگیرد؛ لذا کارآفرین امنیت روانی دارد و به این جهت آسودگی خیال دارد که در صورت شکست با زندان روبرو نمیشود.
البته نکته مهمی وجود دارد و آن این است که صندوقهای حمایتی خود عضوی در هیئت مدیره انتخاب میکنند و از صاحبان امضا در آن شرکت و فعالیت اقتصادی میشوند. در حقیقت نظارت بر فعالیت و نوع مبادلات انجام شده دارد. در شبکۀ بانکی دقیقاً عکس این قضیه اتفاق میافتد؛ یعنی شبکۀ بانکی وثیقه میگیرد و هنگامی که پول را پرداخت کرد دیگر نظارتی بر فعالیت بنگاه ندارد و نظارت بر اینکه پول در چه فعالیتی هزینه میشود، نمیکند. صندوقها برای اینکه حمایتشان مؤثر باشد اولاً وثیقه نمیگیرند، ثانیاً خود حضور مؤثر در طرح دارند. معمولاً به لحاظ فنی صندوقها خود ذیصلاح هستند. مثلاً کسانی هستند که در حوزۀ کامپیوتر کار میکنند، کارشناسانی دارند که آن کسی که میخواهد این کار را کند حتی مشاوره هم میدهند در کنار پول کمک فنی هم میدهند این مدلی است که در اقتصاد اسلامی هم مطرح است. حکومت اسلامی در راستای تقویت کشور میتواند از بیتالمال هزینه کند در قالب چنین صندوقهایی باشد که فعالیتهای خاص و قدرتافزار را که همان صنایع دانشبنیان است از ایشان پشتیبانی کند و وام بلاعوض دهد.
منبع: پایگاه خبری سدید
انتهای پیام/