شماره ۷۵ فصلنامه قبسات منتشر شد
سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، شماره ۷۵ فصلنامه تخصصی قبسات را منتشر کرد.
سردبیری این فصلنامه که به حوزه فلسفه دین و کلام جدید میپردازد، برعهده دکتر محمد محمدرضایی است.
چکیده برخی از مقالات این شماره را، مشاهده میکنید:
مبانی کلامی پیشرفت نوشته محمدحسن قدردان قراملکی
مقاله حاضر در تبیین مبانی کلامی پیشرفت، پنج مبنای مهم آن را مورد تحلیل قرار داده است. مبنای اول، مبنای دینشناختی است که در آن خاطرنشان میشود پیشرفت با نظریه همبستگی دین و دنیا و نه سکولار سازگار است. دومین مبنا، خداشناختی است که در آن با استناد به مالکیت مطلق خدا بر کل هستی، تأکید میشود که دنیا امانت الهی برای انسان است و با خداست که چگونگی بهرهمندی از آن را برای ما بیان کند. مبنای سوم، مبانی هستیشناختی است که در آن تأکید شده با توجه به نگاه خاص جهانبینی دینی به هستی، مانند تدبیر جهان با نظام علیت و عوامل معنوی، پیشرفت دینی متفاوت با پیشرفت غیردینی خواهد بود. انسانشناختی مبنای چهارم است که در آن با توجه به ارتباط، بلکه وابستگی انسان به اقتصاد و پیشرفت در ساحتهایی چون عقل و دین، کرامت انسانی و مسئولیتپذیری، ضرورت پیشرفت اثبات میشود.آخرین مبنا به مبنای جامعهشناختی باز میگرددکه در آن رعایت حقوق فرد و جامعه و اصالت حقوق جامعه بر فرد، حاکمیت انسانها بر جامعه خود تبیین و تأکید شده است. نو آوری مقاله، اثبات ضرورت توجه حکومت دینی به لزوم پیشرفت فرد و جامعه در عرصههای گوناگونی چون اقتصاد و علوم تجربی است که با مبانی کلامی در این مقاله تقریر و اثبات شده است و یادآور خواهد شد که لازمه دو ساحتیانگاری دین، آن است که هرگونه قصور در آن بر خلاف آموزههای دینی و عمل معصیت قلمداد خواهد شد.
نقد و بررسی معنویتگرایی تألیف محمد عربصالحی و محمد کاشیزاده
رویکرد معنویتگرا به دین که برخی از روشنفکران ایران با عنوان «پروژه عقلانیت و معنویت» مطرح کردهاند، با گوهر دین دانستن معنویت قصد دارد تعامل دین با دنیای مدرن را سامان بخشد و بین این دو مهربانی ایجاد کند. تلقی مذکور با اصیل دانستن بعد معنوی دین و تعریفی فرادینی از معنویت در ایجاد همزیستی مسالمتآمیز میان افراد معنوی جهان از هر دین و آیینی میکوشد و از سوی دیگر دین و دینداران را از به اصطلاح تنگناهای قالبی که به زعم ایشان، شریعت به آنان تحمیل کرده، رها کند. این رویکرد مبتنی بر نگاه کارکردگرا، با مغفول نهادن پشتوانههای نظری دین، خواستار تبیین نوعی معنویت سازگار با مبانی فکری جدید در دنیای مدرن است. به نظر میرسد بهرغم آنکه مهمترین مؤلفه ادعایی این رویکرد، تعامل معنویت و عقلانیت بیان شده است، نمیتوان آن را رویکردی عقلانی خواند؛ زیرا بر گزارههایی مبتنی است که از راه تجربی اثباتپذیر نیست و انسان مدرن را در تضاد با اصالت عقل خودبنیاد به تقلید و تعبد در این حوزه فرا میخواند. افزون بر آن، در این رویکرد، مؤلفهها سازگاری و یکپارچگی لازم را ندارند و کل ادعا را دچار خودویرانگی میکنند. بعد دیگری که سبب ایجاد چالش در این رویکرد میشود، ناکارآمدی نظریه در مقام عمل است. رنج خودفریبی و اضطراب ناشی از ناآگاهی از شرایط آینده، از معضلاتی است که رویکرد معنویتگرا به آن دامن میزند.مقاله حاضر بر اساس رویکردی تحلیلی – انتقادی برای بررسی محتوایی و میزان کارآمدی، رویکرد مذکور را در حوزه معنایی، کارکردها، مولفههای ساختاری و غایات، تحلیل و بررسی میکند.
انکار علم دینی در محک نقد نوشته قاسم ترخان
علم دینی از موضوعات چالشبرانگیزی است که موافقان و مخالفانی را به سوی خود جلب کرده است. انکار علم دینی بر مبانی بسیاری مانند مبانی معناشناختی، علمشناختی (مطلق علم، علوم تجربی و علوم انسانی) و دینشناختی مبتنی است که نوشتار حاضر به نقد و بررسی آنها میپردازد. از حیث معناشناختی، برخی از معانی علم دینی، پذیرفته شده و برخی دیگر انکار شده است؛ اما نه آن، دستاورد چندانی دارد و نه این از پشتوانه منطقی برخوردار است. انحصار روششناختی، تفکیک مقام گردآورى و مقام داورى و عدم سرایت پیشفرضهای دینی به مقام داوری از مهمترین مبانی علمشناختیاند که نقد خواهند شد.حداقلی بودن قلمرو دین، از مبانی دینشناختی است که به نداشتن ظرفیت و توان دین در استخراج گزارههای علمی از منابع دینی حکم میکند. با نقد این مبنا و تبیین دیدگاه حداکثری، بهرهمندی حوزههای گوناگون علوم و معارف بشری از منابع دینی ممکن شمرده میشود.
تأملی در نسبت میان پدیدارشناسی و فلسفۀ دین به قلم علی فتحی
این مقاله به نگاه پدیدارشناختی هیدگر متقدم به ایمان مسیحی پرداخته است و اینکه چگونه هیدگر با دعوت فیلسوفان به پیگیری بیقیدوشرط پرسش وجود (از رهگذر فکاک از مابعدالطبیعه وجودی- الهی- منطقی) یک چالش جدی و مناقشهبرانگیزی با آنها آغاز میکند و درعینحال این گذشت از بحث خدا، مجال دیگری برای سخنگفتن از صورتی از تأمل فلسفی در باب ماهیت دین و گفتار در باب خدا (فلسفه دین به سبک پدیدارشناختی آن) فراهم میآورد که به نحو بارزی در درسگفتارهای هیدگر در باب پدیدارشناسی حیات دینی ظهور و نمود یافته است. ولی درنهایت ادعای این نوشتار، آن است که اصول و مبانی الهیاتیِ تحلیلِ پدیدارشناختی هیدگر، ادعای تکراری او را در باب ناسازگاری ایمان مسیحی و پژوهش فلسفی بر هم میزند.
علاقمندان می توانند جهت تکمیل اطلاعات و تهیه این فصلنامه به سایت انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به نشانی http://poiict.org/category/qabsat مراجعه کنند
منبع: