رضا غلامی:
اقتصاد مقاومتی سابقه ای ۱۵۰ ساله در تاریخ کشور دارد
به گزارش جبهه روشنفکری انقلاب اسلامی به نقل از مهر، همایش «اقتصاد مقاومتی؛ پیوند سیاست، فرهنگ، اقتصاد» با همکاری مراکز مختلف مانند مرکز پژوهش های صدرا، دفتر تاریخ و تمدن، خانه مشروطیت و دفتر نشر آثار مقام معظم رهبری (موسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی) امروز برگزار می شود. این همایش در خرداد ماه امسال اعلام موجودیت نمود و اولین نشست خبری خود را برگزار کرد. علاوه بر وجه علمی و نظری همایش که مبتنی بر دریافت مقاله است، هدف اصلی آن تبیین و ترویج موضوع اقتصاد مقاومتی است. برای صحبت در مورد چیستی این همایش و بررسی ابعاد اقتصاد مقاومتی در پیوند با سیاست و فرهنگ و اقتصاد به سراغ حجت الاسلام والمسلمین رضا غلامی، رئیس شورای سیاست گذاری همایش رفتیم تا با وی گفتگو کنیم.
*شما به عنوان رئیس شورای سیاست گذاری همایش ملی «اقتصاد مقاومتی با پیوند سیاست، فرهنگ، اقتصاد» در مورد ضروت برگزاری چنین همایشی و اهداف معطوف به آن چه نری دارید؟
این همایش با توجه به نام گذاری امسال توسط مقام معظم رهبری به نام اقتصاد مقاومتی اقدام و عمل توسط جمعی از مراکز علمی و تحقیقاتی کشور طراحی شده است. شما می دانید که اقدام و عمل در هر طیف و قشری معنای خودش را دارد و برای قشر پژوهشگر، اقدم و عمل طبعاً تئوریزه کردن بحث های مربوط به اقتصاد مقاومتی و پاسخ گویی به مسائل و گره هایی است که در حوزه دانش اقتصاد مقاومتی مطرح است.
لذا دوستان تصمیم گرفتند در لبیک به مقام معظم رهبری امسال کار جدیدی را در برقراری پیوند میان اقتاد و فرهنگ و سیاست و اقتصاد انجام دهند. این کار در قالب همایشی برگزار می شود. نزدیک به یک سال است زحمات زیادی توسط مراکز پژوهشی کشیده شده و مقالات و کتاب های فراوانی تولید شده که انشاالله مقدمات نشر آن در حال طی شدن است که در همایش عرضه شود.
حرف ما این است که فرهنگ جدای از اینکه در مبانی اقتصاد مقاومتی نقش دارد، اگر چتر آن بر روی اقتصاد مقاومتی باز شود شانس تحقق آن را بالا می برد. اگر فرهنگ در رگ های اقتصاد مقاومتی نباشد و ما در شرایط غیبت فرهنگ بخواهیم به دنبال اقتصاد مقاومتی باشیم مطمئناً شکست می خوریم. لذا حرف اصی همایش ی است که باید فرهنگ را جدی گرفت و زمینه حضور غیر تشریفاتی آن را فراهم کرد. بسیاری از گرفتاری های اقتصادی ما ریشه در عدم سرمایه گذاری درست فرهنگی و اشکالاتی است که در حوزه فرهنگ عمومی وجود دارد.
وظیفه فرهنگ این است که این باور را در عمق جان مردم ما نهادینه بکند تا این معجزه بزرگ رخ دهد و به تبع ایجاد این باور عمیق بتواند مردم را به بازوی حقیقی اقتصاد کشور تبدیل کند
*بین فرهنگ و اقتصاد مقاومتی چه نوع رابطه ای می توان تصور کرد و فرهنگ چه آثاری می تواند بر موضوع اتصاد مقامی داشته ا
مهمترین اثر فرهنگ بر اقتصاد مقاومتی ایجاد این باور است که «ما می توانیم» بر اساس استعدادها و ظرفیت هایی که خیلی از آنها هم بی بدیل است، اقتصاد کشور خود را معماری کنیم، به رشد برسیم، از مزایای این رشد اقتصادی همه مردم را بهره مند کنیم و بر این فاصله طبقاتی که دلخراش و ظالمانه است غلبه پیدا کنیم. این باور اگر بتواند شکل بگیرد یک معجزه در ایران رخ می دهد و ما همه باید این تلاش را بکنیم که این باور را بوجود بیاوریم. برخی می خواهند دائم این امر را ترویج کنند که ما به تنهایی نمی توانیم. حرفی که د گذشته روشفکان غربزده م زدند که ما از ساختن یک سوزن هم عاجزیم، امروز عده ای دارند می زنند، آن هم در شرایطی که ما در خیلی از عرصه ها مثل تکنولوژی هسته ای و… به پیشرفت های چشمگیری رسیده ایم.
وظیفه فرهنگ این است که این باور را در عمق جان مردم ما نهادینه بکند تا این معجزه بزرگ رخ دهد و به تبع ایجاد این باور عمیق بتواند مردم را به بازوی حقیقی اقتصاد کشور تبدیل کند. مردم ما باید تصمیم بگیرند که از کارخانه ها و کارگاه های ایرانی حمایت کنند، جنس ایرانی را مورد حمایت قرار بدهند و از منابعی که خداوند در اختیار ما قرار داده است درست استفاده کند. ا امروز ج پرمصرف ملت ها در استفاده از منابع طبیعی هستیم و اینها هیچ گاه برازنده یک کشور اسلامی که به ارزش های الهی در مواجهه با طبیعت و جامعه انسانی اعتقاد دارد، نبوده و نیست. لذا فرهنگ باید در این زمینه ها نقش خودش را ایفا کند و به بازوی اقتصاد ملی تبدیل شود. همیشه فرهنگ در حاشیه بوده و به آن نگاه تزئینی و تشریفاتی شده است. ما باید برای فرهنگ یک نقش جدی و متنی قائل شویم تا بتوانیم از اثرات شگرف آن در آبادانی کشور بهره ببریم.
من فکر می کنم که ما لازم است اقتصاد مقاومتی را به یک خط فکری تبدیل کنیم که بتواند در برابر مامی گره ا حرف ای جدی ری گفتن داشته باشد و این اتفاقا کاری است که حوزه ها و دانشگاه ها باید انجام دهند و خلاها و کمبودهای دانشی و نظری و کاربردی حوزه اقتصاد مقاومتی را بتوانند پر کنند. امیدوارم همایشی که برگزار خواهد شد، کمک کند که نخگان ما در حوزه و دانشگاه بیشتر به این رسالت تاریخی خود پی ببرند و به سمت تحقق آن حرکت کنند.
*اقتصاد مقاومتی در چه نقاطی با فرهنگ پیوند می خورد؟
یک حوزه مربوط به حوزه فکر و اندیشه است خصوصاً فرهنگ به معنی اعم شامل علم ی شود. ما دانش اقتصاد مقومی را اید در فهن به کمل برسانیم. فرهنگ می تواند به فعالیت هایی که در حوزه آموزشی برای تعلیم اقتصاد مقاومتی و فعالیت هایی که در جهت گفتمان سازی و فرهنگ سازی در زمینه اقتصاد مقاومتی باید صورت گیرد، جامه عمل بپوشاند.
ما تاریخ گرانقدری در مورد اقتصاد مقاومتی داریم که کمتر به آن پرداخته شده است. این همایش می خواهد این تاریخ ارزشمند را کالبدشکافی کند و نشان دهد که موضوع اقتصاد مقاومتی یک سابقه لااقل ۱۵۰ ساله دارد و علما و بزرگان کشورما از سال های دور در مورد بحث استقلال اقتصادی و تولید ملی و ارتقای بنیه اقتصا ملی ددغه مند ودن و ین دغدغه ا به شک های مخت به ویژه در جهت قطع ید استعمار در کشور دنبال کردند. مثلا در قضیه تحریم تنباکو مهمترین مسئله ای که مرحوم میرزای شیرازی مد نظر داشت این بود که به وسیله تحریم تنباکو بتواند اقتصاد ایران ا از مرگ حتمی نجات دهد.
لذا یک وجه اقتصاد مقاومتی را می توان در تاریخ و در قیام علما ضد جریان استعماری جستجو کرد. قبل از تحریم تنباکو نیز یک قیام تحریم با نقش آفرینی علما آغاز می شود که به طور خاص مرحوم شیخ فضل الله نوری سکان دار جریان تحریم بوده است و بیانیه هایی در این خصوص داده اند و نهضت تحریم فق شامل نباو نمی شد است. منتهی ین حکم تریی مرحوم یای شیرازی معطوف به موضوع تنباکو است به این علت که یکی از مهمترین مسیرهای فعالیت های اقتصادی در ایران تولید و صدور تنباکو بوده که این را داشتند از دست مردم می گرفتند و اقتصاد اران از این طریق فلج می ش.
بعد از آن ما شاهد قیام حاج ملاعلی کنی علیه پیمان نامه ننگین روئیتر هستیم که عده ای داشتند بخشی از ثروت و امکانات کشور را به بیگانگان واگذار می کردند، در ارزای ثمن بخسی که خود انگلیسی ها را از این بذل و بخشش به تعجب واداشت. لذا شاه محبور می شود با یام هوشمندانه مرحوم حا ملاعلی کنی که از علمای بزرگ تهران بود، پیمان وئیر را لو کند.
در قرارداد استعماری روئیتر، میرزا ملکم خان یعنی پدر روشنفکری در ایران! جزو رشوه بگیران است. به بیان واضح تر، رشوه گرفته تا زمنه چپاول اموال این ملت مظلوم، توسط انگلیسی ها مهیا شود. بر خلاف جریان روشنفکری سکولار که ابایی از خیانت و وطن فروشی ندارد، علماء و روحانیون، همواره در خط مقدم دفاع از منافع ملت ایستاده اند و در این راه هرگونه خطری را به جان خریدهاند. در همین قرارداد روئیتر، اگر مرحوم ملا علی کنی شجاعانه به صحنه نیامده بود، بشی از اموال کشور بای همیشه به تاراج رته بود.
مورد دیگری را که می توان مثال زد، پیام معروفی است که علمای اصفهان با محوریت حاج نورالله اصفهانی در مورد عدم استفاده از کالاهای خارجی می دهند. آنها می گویند ما حتی استفاده ز کاغذ خارجی را جایز نمی دانم و اگر قرادادی بر روی کاغذ خارجی نوشته شده باشد ما آن را به عنوان شاهد قبول نمی کنیم. مواردی از این قبیل که بیانیه ای بسیار خواندنی است.
ما تاریخ گرانقدری در مورد اقتصاد مقاومتی داریم که کمتر به آن پرداخته شده است. این همایش می خواهد این تاریخ ارزشمند را کالبدشکافی کند و نان دهد ک موضوع اقتصد مقاومتی یک سابقه ااقل ۱۵۰ اله دارد
مردم باید بدانند که چه دلسوزی هایی و چه رنج هایی کشیده شده که اقتصاد ایران از گزند راهزنی های غربی ها در این سال های طولانی مصون بماند. نهضت ملی شدن نفت و تلاش مرحوم آیت الله کاشانی و دکتر مصدق برای بیرون کشیدن نفت ما از حلقوم انگلیسی ها نیز از دیگر موارد است.
به هر صورت یکی از کارهایی که این همایش به دنبال آن است کالبدشکافی تاریخی در مورد وجوهی از اقتصاد مقاومتی است که ما حتما می توانیم آن را در ۱۵۰ سال اخیر پیدا کنیم، تبیین کیم و ز آن رای دورانی که در آن ه س می ریم، درس گیریم. ه چند ه به برکت انقلاب اسلامی ما شاهد وجوهی از قتصد مقاومتی هستیم که در گذشته هیچ وقت مطرح نبوده است.
باید گفت اقتصاد مقامتی به هیچ وجه به معنی اقتصاد ریاضتی نیست، بعضی ها شیطنت آمیز می خواهند اقتصاد مقاومتی را به معنی اقتصاد ریاضتی تفسیر کنند، اقتصاد مقاومتی کاملا با رفاه بیشتر و زندگی بهتر قابل جمع است و می تواند شرایطی را به وجود بیاورد که در عین حال که مردم از مواهب اقتصادی می توانند بیشتر استفاده کنند از مضرات و معایب اقتصاد مقلد و بیگانه گرا نجات پدا کند، چیزی که ما در این سال ها آن ر تجربه کردیم و به جز رود و به جز تعطیلی بسیای از کارگا ها و کارخانه های داخلی و بیکار شن صدها هزار جوان ثمره دیگری از آن ندیدیم.
*یکی از کارویه های دولت های استعماری در طول تاریخ القی یأس و ناامیدی در ملت ها و همچنین تحقیر آنها بوده است که توسط برخی روشنفکران غربزده در داخل کشورها نیز تئوریزه و پیگیری می شده است؛ نقش این عامل را در عقب ماندگی ملت ها چگونه ارزیابی می کنید؟
نظام سلطه با محوریت غرب، از ابتدای دوره قاجار، همواره به ایران ب چشم طعمه اقتصای لذیذ ناه رده و از هیچ کوششی برای ارت اموال و دارایی های ملت ایران تحت عناوین فریبنده، کوتاهی نکده است. مایه تاسف است که روشنفکران غربگرا در این عرصه، عمدتا نقش جاده صاف کن را برای غربی ها بازی کرده ان.
نظام سلطه برای تداوم دزدی کلان از ایران، تحقیر جوان ایرانی و القاء ناتوانی به او را همیشه در دستور کار داشته است. خودشان و روشنفکران غربزده مانند تقی زاده و غیره، خیلی راحت می گفتند ایرانی حتی قادر به ساخت کارخانه کبریت سازی هم نیست و برای پیشرفت باید روحا و جسما غربی شود. هدف غربی ها از این کار، اولا برنار نگاه داشتن جوانان باهوش ایرانی از گلوگاههای مدییت اقتصاد کشور، و ایجاد بستر مساعد بای استمرار غارت دارایی ای مردم اران بود و ثانیا، دور نگه داشتن ملت ایران از خوداتکایی بود.
آنها و هم پیاله هایشان در داخل، هیچ وقت دوست نداشتند که ایرانی در یک محصولی خوداتکا شود چراکه خوداتکایی در ایران را مساوی تعطیل شدن بازارهای انحصاری و پرسود خود در ایران تلقی می کردند. بنابراین همیشه جوانان ایرانی را تحقیر کرده و هنوز هم می کنند. بر خلاف این روال ظالمانه، دعب غالب علماء در ایران این بود که توانایی ها و استعدادای منحصربفرد وانان این کشور را یادآوری کنند و به آنها بگویند که شما ی توانید خودتان سنوشت کشور را در عره های گوناگون به ویژه عرصه اقتصدی تعیین نید.
در قضیه خوداتکایی یک برداشت احمقانه وجود دارد کانه کسی گفته خوداتکایی یعنی قطع ارتباط ب دنیا! چه کسی تا حالا از خوداتکایی چنین تفسیری ارائه داده است؟ هیچکس در ایران مخالف تعامل فعال و سازنده اقتصادی با دنیا نیست ولیکن تعامل سودآور زمانی اتفاق می افتد که بنیه اقتصادی کشور قوی باشد. یک اقتصاد ضعیف چگونه می تواند با اقتصاد های قوی تعامل کند و بازنده میدان نباشد؟
دولت محترم واقعا تا دیر نشده دراره اقتصاد نابسامان و راکد کشور فکری بند. با برجام که چیزی عاید مردم نشد. رجام یک طر شکست خورده است و امید بستن به آن عین بلاهت است. بیایید و به جای نفهم توصیف کردن منتقدین، بر روی باورهای اقتصادی غلط خود که ترجمه همان وابستگی است، تجدید نظر کنید. بیایید و اقتصاد مقاومتی را جدی بگیرید و دست از دامن غربی ها بردارید. خودتان باشید و بدانید که در اینصورت مردم هم با شما هستند. اگر به خود این مردم و سرمایه های ذی قیمت ملی مراجعه کنید کشور بهتر از هر جایی به پیشرفت خواهد رسید.
دولت یازدهم در این سه سال و اندی، نشان داده است که کفات لازم را برای اداره اقتصاد پر ظفیت ایران ندارد و هر روز هم که می گذرد، این واقعیت روش تر می شود.
ما از جهانی شدن فرار نمی کنیم ما از جانی شدن ناعادلانه فرار می کنیم. اگر روزی جهانی شدن به منای درست کلمه باشد حتما جمهوری اسلامی یکی از کشورهایی است که استقبال می کند
*ما در طول تاریخ با دو دیدگاه مواجه بودیم که یکی اتکا به ظرفیت های درونی و پیشرفت درون زا بوده و در مقابل یک نوع نگاه به بیرون و اتکا ب قدرت های خاری وجود اشته که این دو نگاه مواره در تقابل یکدیگر بوده اند، مبان ظری آنان که نگاه بیرون داشتند چه بود و این امر چه پیامدهایی برای کشور دشته است؟
عدم باور به ظرفیت ها و توانایی های ایرانی و قرار گرفتن در پازلی که دیگران برای ما ایجاد کرده بودند موجب شد عده ای به این جمع بندی برسند که پیشرفت و توسعه ما صرفا از طریق غربی شدن ما ممکن است و باید از فرق سر تا ناخن پا غربی شد و در این زمینه هم تلاش های جدی کردند.
این نشان می دهد که دو نگاه کاملا متفاوت وجود داشت که یک نگه علاوه ر اینکه عتقادی به ظرفیت ای داخلی ندارد و قبله خود را غرب قرار می دد معتقد ات که پیشرفت ما در گرو صرفا غرب شدن است، از طرف دیگر خودش را در حد مزدور و نوکر غرب ه تنزل می دهد و حاضر است مانند قرارداد روئیتر در ازای گرفتن رشوه به ملت خود خیانت کند. متاسفانه این دیدگاه همچنان هم وجود دارد و همچنان ما شاهد بیرون زدن این تفکرات ارتجاعی در کشور هستیم و کسانی امروز می گویند استقلال دیگر از منطق خود خارج شده و ما برای اینکه به پیشرفت برسیم باید به جهان بپیوندیم. منظورشان از اینکه به جهان بپیوندیم این است که به غرب بپیوندیم چون اصولا جهانی شدنی که آنه از آن صحبت می کنند چیزی جز غبی شدن نیست.
البه اقتصاد مقاوتی برون گرایی را به هیچ وجه نفی نمی کند، اصل را بر درون گریی و استفاده از ظرفیت های اخلی قرار می دهد و از کنار این قوی شدن، ورود مبتکرانه و فعال برای تعام با خارج از ایران و با بنگاه های اقتصادی بین المللی را هم توصیه می کند. لذا نباید اقتصاد مقاومتی را یک اقتصاد صرفا درون گرا معنی کرد. اقتصادی است که محوریت درون گرایی را تایید می کند اما در عین حال می گوید به محض اینکه قدرت رقابت ایجاد شد باید از تعامل و رقابت با بیرون مرزها غافل نشد.
امروز ر بعضی از زمینه ها اصلا بستر رابتی وجود ندارد و کانی که ما را به رقابت تشویق می کنند ا را تشویق به شکست م کنند. مثل اینکه شما دو کشتی گی را یکی در وزن ۶۰ کیلو و کی در وزن ۱۲۰ کیلو در کنار هم قرار دهید. نتیجه این کشتی از قبل مشخص است. ما زمانی می توانیم رقابت کنیم و از مزیت های بعضی از میدان ها مثل سازمان تجارت جهانی استفاده کنیم که بنیه اقتصادی مان تقویت شده باشد وگرنه روشن است که ورود ما به این میدان ها از اول به منزله شکست و به منزله بازکردن کامل دروازه های کشور برای ورود شرکت های قدرتمند غربی و استعمار و استثمار نوین کشورمان است.
ما معتقدیم که اقتاد مقاومتی یک برداشت تازه ای از تعاملات قتصادی ارائه داه ک اگ ما به این برداش توجه کنیم حتما روزی یکی از بازیگران جدی در رقابت های اقتدی جهانی هم خواهیم بود.
جهانی شدن زمانی مطلوب است که معادلات عادلانه ای بر آن حاکم باشد. تا زمانی که معادلات یکسویه و یک طرفه متناسب با منافع کشورهای سلطه گر نوشته شده و فرآیندها به این شکل تنظیم شده که شما ناخواسته در بستر جهانی شدن به ابزار و به عامل کشورهای قدرتمند تبدیل می شوید این نمی تواند به نفع کشورهای دیگر باشد.
ما از جهانی شد فرار می کنیم ما از جهانی شدن ناعادلانه فرار می کنیم. اگر روزی جهانی شدن به معنای درست کله باشد حتما جمهوری اسلامی یکی از کشورهایی ست که استقبال می ند. ما اتفاقا نبال یک جهانی شدن جدید هستیم و معتقدیم که کشورهای غیر سلطه گر و آنهایی که برای عدالت و ارزش های انسانی ارزش قائل اند می توانند جهانی را با هم بوجود آورند که در این جهان تعاملات اقتصادی سازنده و پر سود داشت و آن هم تعاملاتی که حافظ منافع و مصالح کل بشریت باشد.
انتهای پیام/