میزگرد ناکارآمدی علوم انسانی در ایران/می‌ترسیم در زمینه علوم انسانی به ابن‌سینا برگردیم/ علوم انسانی ساحت اندیشیدگی است

به همت مجله عصر اندیشه و فرهنگسرای اندیشه، سومین شب علوم انسانی سه شنبه ۲۹ دی ماه با حضور دکتر مهدی گلشنی پدر فلسفه علم ایران، کریستین بونو، قاسم پورحسن، حسین کلباسی، شریف لکزایی، حجت الاسلام داوود مهدوی زادگان، حجت الاسلام زائری، بهروز فرنو، پیام فضلی نژاد و … درباره ناکارآمدی علوم انسانی در ایران برگزار شد.

در این مراسم، قلم زرین «عصر اندیشه» به مهدی گلشنی پدر فلسفه علم ایران، علیرضا ذاکری گرافیست پرتره‌های اندیشمندان علوم انسانی و کیومرث منشی ‌زاده پدر شعر ریاضی اهدا شد.

در مراسم «ناکارآمدی علوم انسانی»، قلم زرین «عصر اندیشه» به مهدی گلشنی پدر فلسفه علم ایران، علیرضا ذاکری گرافیست پرتره‌های اندیشمندان علوم انسانی و کیومرث منشی ‌زاده پدر شعر ریاضی اهدا شد.

پیام فضلی‌نژاد،‌ سردبیر مجله عصر اندیشه درباره کیومرث منشی زاده گفت: آقای منشی ‌زاده با آثار خود از دهه ۴۰ در مجلات معتبر بوده اند، او فلسفه را به شعر تبدیل کرد و اشعار انقلابی گفت. وی از نخستین کسانی بود که علیه کارتر در روزنامه کیهان مقاله نوشت و از انرژی هسته‌ای دفاع کرد.

با اولین کلیک گلشنی، چهره ماندگار فلسفه از سایت عصر اندیشه رونمایی شد.

میزگرد «ناکارآمدی علوم انسانی» با حضور قاسم پورحسن، حسین کلباسی اشتری اساتید دانشگاه علامه طباطبایی و فرانسیسکو ژوزه لوئیس استاد سابق دانشگاه تورنتو و استاد فعلی دانشگاه لوکزامبورگ و مهدی گلشنی چهره ماندگار فلسفه و استاد دانشگاه صنعتی شریف در این برنامه ادامه یافت.

در زمینه علوم انسانی به ابن سینا برگردیم

قاسم پورحسن استاد دانشگاه علامه طباطبایی، در میزگرد سومین شب علوم انسانی با عنوان «ناکارآمدی علوم انسانی در ایران اظهار کرد: در بحث علوم انسانی اگر بخواهیم به طور کلی درنظر بگیریم، سه معضل اصلی در باب معرفت شناسی، نسبت تاریخی و افقی در آینده وجود دارد، ما حجم زیادی مقاله نوشته ایم اما تولیدی در این زمینه نداشته ایم. ما هنوز در زمینه علوم انسانی فهم درستی نداریم، پس باید در درجه اول بیاییم و جایگاه معرفتی علوم انسانی را تغییر دهیم.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به استادان و دانشجویان در این زمینه گفت: نه تنها افراد فرهیخته، بلکه نهادها و سازمان های ما در این زمینه باید وارد شوند و نگاه خودشان را به ابعاد علوم انسانی نگرش جدید و تازه ای کنند.

به گفته وی، ما هنور نظریه واحدی در این زمینه نداریم، عده ای می گویند، اگر سخنی از علوم انسانی اسلامی زده می شود یعنی اینکه تجربیات غرب را کنار بزنیم، خیر به این شکل نیست بلکه ما قصد کنار زدن آن تجربیات نداریم و کار نادرستی هم هست. اما، هنوز در این زمینه پرسش و مسئله ای نتوانستیم طرح کنیم.

پورحسن با اشاره به جمله هایدگر فیلسوف آلمانی که می گوید، فهم غلط ما در مورد گذشته سبب شده به گذشته برنگردیم، بیان کرد: دیگر معضل ما در بحث علوم انسانی، نسبت تاریخی است، نه تنها میراث مان را نمی شناسیم بلکه تاریخ ۱۰۰ ساله خود را هم به درستی نشناخته ایم. گاه ناظر هست به معنای اینکه زاینده است، تا میراث خودمان را نخوانیم و بازخوانی درستی از آن نداشته باشیم، نمی توانم معضلات علوم انسانی را حل کنیم.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی در پایان صحبت هایش با اشاره به این موضوع که باید به سنت ها برگردیم، ابراز کرد: باید به ابن سینا برگردیم، باید افق مشخصی را برای آینده علوم انسانی ترسیم کنیم که تا به امروز این آینده طرح و مسئله مشخص ندارد، می گویند اگر برنامه یک ساله دارید، برنج بکارید، اگر برنامه ۱۰ ساله دارید، درخت بکارید و اگر برنامه ۱۰۰ ساله دارید، انسان تربیت کنید.

ساحت علوم انسانی، ساحت اندیشیدگی است

حسین کلباسی اشتری، استاد دانشگاه علامه طباطبایی، در ادامه این میزگرد در خصوص علوم انسانی اظهار کرد: در ابتدای صحبت هایم باید از اینکه برای جناب گلشنی بزرگداشتی ترتیب داده اند، تشکر کنم. امیدوارم برای معرفی سرمایه های علمی کشورمان غفلت نکنیم.

وی با اشاره به این موضوع که ما وقتی می تونیم در خصوص ناکارآمدی بحث کنیم که کارآمدی را تعریف کرده باشیم، افزود: بحث کارامدی باید در صحنه عمل به شکل انضمامی، ملموس باشد، تا علم و دانش را در آن مشاهده کنیم.

به گفته کلباسی، پرسش هایی که در زمینه علوم انسانی مطرح می شود، اینکه کارآمدی علوم انسانی چیست؟ علوم انسانی باید در صحنه عمل چگونه خودش را نشان دهد؟ زمانی که ما از علوم کاربردی صحبت به میان می آوریم، یعنی دانش باید خودش را در صحنه عمل نشان دهد.

استاد دانشگاه علامه طباطبایی با اشاره به این موضوع که علوم انسانی، ساحت اندیشه‌گی است، اظهار کرد: مهم ترین وظیفه علوم انسانی اندیشه کردن است، متاسفانه ما همه چیز را به اشتباه برداشت می کنیم و این امر هم استثنا واقع نشده و مورد غفلت واقع شده است در صحنه اجتماعی شاهد اندیشیدن نیستیم.

وی با اشاره به فلاسفه ای همچون معماری دکارت و هگل که در دوران خود، مغفول مانده اند و بعد از گذشت قرن ها به آنان توجه شد، ابراز کرد: به عقیده من باید قرن ها، حداقل یک قرن بگذرد تا فیلسوف یا نظریه ای برای همگان روشن شود و خاصیت آنان مشخص شود. وقتی درباره معماری دکارت سخن می گویم او در زمان خودش زیاد توجهی به گفته هایش نکردند. پس زمانی که سخن از کارآمدی یا ناکارآمدی می شود باید این دو مسائل مورد ارزیابی قرار گیرد تا موضوعات اندیشیدگی خودش را نشان دهد.

کلباسی با اشاره به این موضوع که اگر بخواهیم در این زمینه آسیب شناسی داشته باشیم، باید اندیشمندان در این زمینه خلاقیت ها و برون دادهای انجام دهند، واگرنه این دانش عقیم می ماند، گفت: باید بگویم که علت اصلی نبود رابطه بین علوم انسانی و علوم کاربردی و نبود عمل در گفتمان ها به خاطر نقصان در اندیشیدگی است. علمای علوم انسانی طراحان و معماران تمدن و آگاهی تاریخی ملت هستند این کار اگر صورت گیرد، کار بزرگی و وظیفه اندیشمندان است که درست تحقق یافته است.

به گفته وی، ما نباید گذشته خود را به کل فراموش کنیم بلکه این چیزی است که به آینده ما پیوند خورده است، علوم انسانی شناسنامه و تاریخ دارد، اشتباه بزرگ برخی نوشته‌ها و نظریات این است که فکر می‌کنند علم مکانیکی است درحالی که علم موجودی زنده است و مشتمل بر گذشته و آینده است، این هویت را نمی توانیم حذف کنیم.

کلباسی در پایان صحبت هایش، اظهار کرد: وقتی فارابی کتاب احصاء‌العلوم را می نویسد، یعنی دانشی که منضبط و دارای دیسیپرین است را می نویسد، پس ناکارآمدی در قبال کارآمدی باید سنجیده شود و از آن سخن به میان آید و در قیاس با یکدیگر در خصوص ترتیب و تقدم و تاخر آن باید موضوعات مطرح شود.

آمارهای غرب در خصوص دانشگاه های علوم انسانی، ضد و نقیض است

فرانسیسکو ژوزه لوییس استاد دانشگاه سابق تورنتو، درباره آمار برخی از پژوهشهای دانشگاه ها گفت: این فهرستی که برخی دانشگاه ‌ها تهیه می‌ کنند به دانشگاه این امتیاز را می ‌دهد که چطور دانشجو پس از آن وارد بازار کار شود البته برخی از این آمارها، واقعی نیستند. گاها این اتفاق روی داده افرادی که در رشته های علوم انسانی تحصیل می کنند را به سمت رشته های علوم مهندسی کشانده اند.

به گفته وی، بسیاری مدارک دانشگاهی این دانشگاه‌ها توسط آنگلوساکسون‌ها و نئولیبرال‌ها داده می‌ شود، استانداردهایشان نسبت به گذشته پایین‌ آمده و دانشجویان مثل گذشته استعداد بالایی ندارند. باید بگویم آنان با تولستوی هم آشنا نیستند.

استاد سابق دانشگاه تورنتو با اشاره به دپارتمانهایی که در کشورهای اروپایی و امریکایی وجود دارد، بیان کرد: دانشجوها در دانشگاه ها بخشهای انگیزه ای خود را از دست داده اند و کمتر به پژوهش و تحقیق در این زمینه می پردازند. دانشگاه ها محوریت پژوهش خودشان را از دست داده اند و حتی نوع سبک زندگی دانشجوها تغییر یافته و دیگر سبک زندگی سنتی ندارند و به غرب گرایش دارند.

فرانسیسکو لوییس گفت: در مدارس ابتدایی حتی کودکان را از همان ابتدا، به همجنس گرایی آموزش می دهند، یعنی به کودکان می گویند که دوست دارند پارتنر آنها چه جنسیتی داشته باشند یعنی این نوع مسائل از همان دوران ابتدایی به آنان آموزش داده می شود.

ما در همه جهات از علوم انسانی به خصوص فرهنگ غافلیم

در پایان این میزگرد، مهدی گلشنی، پدر فلسفه علم ایران سخنان پایانی خود را بیان کرد و گفت: وضع علوم انسانی خوب نیست، علت آن هم در این است که ما گذاشته ایم تا تمام مسائل را علوم فنی و پایه حل کند. باید به این امر واقف باشیم که علوم انسانی در تبیین، ترویج و ارتقا دیگر علوم نقش اساسی و مهمی دارد.

وی افزود: ما در همه جهات از علوم انسانی به خصوص فرهنگ غافلیم، باید به علوم انسانی توجه کنیم و به نحو صحیح و درستی در ترویج آن کوشا باشیم، اصحاب علوم رسانه در این زمینه نقش بسزایی دارد. مهندسی به تنهایی، این کشور را به استقلال نمی رساند، باید بگویم که غربی ها به علم و دانش خواجه نصیر و ابن هیثم دست پیدا کردند، بهترین ترجمه های این هیثم در غرب است، در حالی که ما از آنان غفلت کردیم.

انتهای پیام/

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *