نظریههای تولید علوم انسانی اسلامی
ابراهیم فیاض راهکار اسلامی کردن علوم را در مردمی کردن آنها می داند
به گزارش جبهه روشنفکری انقلاب اسلامی؛ دکتر ابراهیم فیاض استاد دانشگاه تهران از دیگر نظریهپردازان موافق اسلامی کردن دانش است که راهکار آن را در مردمی کردن علم میبیند.
فرمولی برای مردمی (اسلامی) کردن دانش
جهانشناسی، مبنای هرگونه معرفتی است و بدون آن یافتههای علمی جزئی و پراکنده خواهند بود. برای فهم جهان نیاز به رشتههای متعدد علمی وجود دارد.
از نظر دکتر فیاض اصل بنیادی جهانبینی دینی، فطرت به معنای خلقت هدایت یافته است. در نگاه جهانبینی فطری عالم به عنوان مخلوق خداوند در ظل عنایات اوست و در سیر همیشگی به سمت او قرار دارد. مردم که در قرآن از آنها با واژه ناس یاد شده ناظر به اشخاصی است که با تفاوتهای فرهنگی در یک چیز اشتراک دارند که همان زندگی است.
هرگونه مبنای معرفتی اگر به روشناسی برای نشان دادن معرفت نرسد مشتی وهمیات بیشتر نیست. استاد فیاض راه شناخت این جهان را که توضیح آن داده شد شهود موجود در زندگی روزمره میداند که اساس ارتباطات انسانی را شکل میدهد.
اساس روششناسی علوم انسانی اسلامی بر پایه عرف بنا شده است پس این دانش نه بر پایه نخبهگرایی بلکه بر اساس مردم شکل میگیرد و از آن جایی که متکی به فطرت است به علم سکولار تبدیل نمیشود. با این خوانش علوم انسانی اسلامی، علوم زندگی محور هستند که ناظر به توده مردماند و در آن عدالت محور قرار دارد.
در نگاه ابراهیم فیاض، آزادی باید در قالب عدالت ریخته شود نه اینکه عدالت در قالب آزادی بیاید که در این صورت جز ظلم محصولی به بار نمینشاند. پس در این فرمول عدالت با پیشرفت در تمام سطوح همراه است و حتی این نگاه جایگاه دیگر علوم را هم تغییر میدهد.
اقتصاد اسلامی
ابراهیم فیاض عقلانیت اسلامی را نه اقتصادمحور بلکه اجتماعمحور میداند و معتقد است که به همین علت بر حفظ جان و مال و آبروی افراد تاکید دارد. با این نوع عقلانیت ما از معضلات ضداخلاقی اقتصاد دور میمانیم.
پیشرفت در این نگاه نه بر اساس سلطه و جنگ بلکه بر اساس صلح است و صلح هم تنها با عدالت محقق میشود. دوگانه عدالت و ظلم در اسلام مبنای اخلاق و ضداخلاق را میسازد. عدالت عرف متکی بر فطرت مردم است. عدل به معنی قرار دادن هر چیز در جای خود است و این با رجوع به فطرت که مشترک میان تمام بشر است محقق میشود پس عدل به عنوان اولین اصل باید مبنای هر چیزی قرار بگیرد.
انتهای پیام/
با توجه به مطالب گفته شده در مورد مبانی میتوان بیان کرد که اقتصاد اسلامی از منظر دتر فیاض اقتصاد فطرتمحور است و رو به سوی همه مردم کار میکند. برخلاف اقتصادهای غربی که نخبهگرا هستند این اقتصاد، کارمحور است و اصالت را به کار میدهد نه به سرمایه. تفاوت بین بیع و ربا هم به همین موضوع برمیگردد. در ربا سرمایه اصل قرار میگیرد و در بیع، موضوع کار است. در دوگانه کار و ثروت در اقتصاد اسلامی سنگینی با کفهی کار است.
علوم نقلی اسلامی (مکتب تفکیک، سنتگرایان تجددستیز)
نقلیسازی علوم انسانی به معنای نفی تمام یا اکثر دستاوردهای بشری و استحصال و برداشت علوم مود نیاز از و سنت است. پیشینه این بحث بسیار طولانی است اما یکی از اولین کسانی که نقلیسازی علوم را مطرح کرد محمد غزالی بود. او برای دین کارکردی حداکثری در نظر گرفت به گونهای که حتی علومی مانند هیئت، نجوم و طب را هم شامل میشد.
طبق این نظریات تمام نیازهای دنیا و آخرت انسان باید از دین گرفته شود و ابزارهای شناختی مانند عقل و مشاهده و تجربه یا ناقصاند یا بیفایده، البته پیروان اینگونه تفکرات به احادیث فراوانی استناد میکنند از جمله این حدیث که هیچ چیز نیست مگر این که در کتاب و سنت وجود دارد.
یکی از مکاتبی که از نقلیسازی علوم دفاع میکند مکتب تفکیک است. روش دینپژوهی این جریان اینگونه است که به جداسازی قرآن و سنت از مجموعه دستاوردهای معرفتی بشر ختم میشود. اصطلاح تفکیک را برای ای مجموعه نخستین بار «محمدرضا حکیمی» به کار برد.
موسس این مکتب «میرزا مهدی اصفهانی» است که به نفی کامل علوم بشری حکم میدهد و آنها را مباین معارف الهی میداند. از منظر او معارف بشری ضلالت هستند و حقایق آن در باطن جهالت است.
از نظر این مکتب تنها راه تحصیل هدایتری، پیامبراناد. قع و یقین، حجیت ندارند مگر این که از طریق کتاب و سنت برداشت شده باشند و عقل فلسفی باطل است و عقل باید از معارف اهل بیت مستفاد شده باشد گرچه هیچگاه توضیح نمیدهند که تفاوت این دو عقل در چیست. عقل مستقل از نظر آنها مردود است و تنها عقلی مورد پذیرش است که وابسته به کتاب و سنت باشد.
درباره اینگونه اظهارنظرها که به نفی دستاوردهای بشری منجر میشود باید گفت که این مطالب خود کفران نعمت شناختی است که خداوند به بشر داده است چرا که در این تفکرات برای محصولات فکر و تجربه آدمی هیچگونه ارزشی در نظر گرفته نمیشود البته این حرف به معنای صحیح بودن تمام دستاوردهای بشری نیست بلکه راه درست آن است که با ایمان آوردن به اجتهاد دینی و عقلانیت موجود در بطن اسلام از آن دو به عنوان یک شاخص استفاده کرد و دست به گزینش هر تفکری زد. در لسان رویات هم حجیت عقل به عنوان یک حجت درونی پذیرفته شده است.
انتهای پیام/