گزارشی از برگزاری دومین «شب علوم انسانی» با عنوان دفاع از فلسفه
دومین شب علوم انسانی با عنوان دفاع از فلسفه، با حضور دکتر عبدالحسین خسروپناه؛ رئیس انجمن حکمت و فلسفه ایران، پروفسور کریستین یحیی بونو؛ فیلسوف و الهی دان فرانسوی و دکتر ژولین پلیسیه نویسنده و پژوهشگر دانشگاه تولوز فرانسه و با حضور میهمانانی هچون محمدرضا زائری، آیتالله سیدمحمد قائم مقامی، بهروز فرنو، علیرضا صدرا و … به همت نشریه عصر اندیشه در فرهنگسرای اندیشه تهران و با مشارکت مرکز پژوهش های علوم انسانی اسلامی صدرا برگزار شد.
در این نشست مقرر شده بود که سیدحسن سعادت مصطفوی، مدیرگروه فلسفه دانشگاه امام صادق(ع) نیز حضور یابند اما به دلیل کسالت موفق به حضور در مراسم نشده و پیام خود را به صورت صوتی ارسال کرده بودند:« تمام حضار را در دومین شب علوم انسانی سفارش می کنم که سعی کنند تا علوم عقلی که در حال حاضر وجود دارد از دست نرود. خداوند نعمتی را به ما داده است و اینکه می گویند فلسفه را از یونان داریم اشتباه است. اصل و ریشه فلسفه در شرق است. مرحوم شیخ رئیس کتابی را به نام انصاف نوشته اند که حکمت مشرقیه و حکمت غیر مشرقیه را قضاوت کرده اند اما این کتاب در زمان سلطان محمود غزنوی از بین رفت… علوم انسانی به ویژه فلسفه مسئله گران بهایی است که جوانان و همه ما موظف هستیم آن را حفظ کنیم. فروزانفر رییس دانشکده الهیات در زمان پهلوی گفته بود: از روزی میترسم که فلسفه ما از بین برود و ما مجبور شویم از فلسفه مستشرقین و یونانی استفاده کنیم… ترس امروز من هم این است. متأسفانه تعداد دروس فلسفی در دانشگاهها کاهش یافته است. تنها بامطالعه صرف نمیتوان مسیر فلسفه را طی کرد. هر علمی که بدون استاد بخواهد سپری شود به جایی نمیرسد. سعی کنید فلسفه اسلامی از دست نرود.»
*خسروپناه:فلسفه باید کاربردی شود
در ابتدای این میزگرد عبدالحسین خسروپناه رئیس انجمن حکمت و فلسفه ایران با اشاره به اینکه بحث دفاع از فلسفه و بحث کاربردی کردن فلسفه دو ضرورت است که نیازمند تبیین و اثبات نیست گفت: دفاع زمانی مطرح است که حمله ای شده باشد، در این دنیا عده ای فلسفه گریز هستند یا عده ای جز هیچ کدام از دسته ها نیستند اما نقل هایی را در این زمینه دارند. آیا حمله به فلسفه خوب است؟اگر دفاع فلاسفه خوب باشد خدمت به فلسفه است و در بالندگی فلسفه موثر است.
خسروپناه با اشاره به تاریخ اسلام ادامه داد: در تاریخ اسلام زمانی که بین فیلسوف و متکلمان نزاع علمی است، هم فلسفه رشد می کند و هم کلام. اما زمانی که قدرت به دست متکلمان است کلام رکود دارد وهمچنین زمانی که قدرت دست فیلسوفان است فلسفه رکود دارد. در تاریخ فعل هم همین است.
وی ادامه داد: زمانی که شخصیت فقیه وجود ندارد که به نقد فقاهت شیخ طوسی بپردازند، میبینیم سال میگذرد و همه مقلد شیخ طوسی هستند. در این میان کسی پیدا می شود و نقد میکند و تحولی در فقه ایجاد می شود. همه کسانی که منشأ تحول در دانش هستند، کسانیاند که در بستر انتقادی قرار گرفته اند. به همین دلیل به همه منتقدان فلسفه ارج می نهم و معتقدم که به فلسفه خدمت می کنند. به فیلسوفان توصیه میکنم که صبور باشند، زمانی که به نقدی برخورد کردند عصبانی نشوند. اگر منتقدان غیر منطقی و غیر اخلاقی به نقد فلسفه پرداختند صبوری کنند و با حکمت و فضیلت بپردازند. این یک فعالیت انفعالی است.
وی افزود: اینکه فلاسفه منتظر باشند منتقدان نقد کنند و سپس به دنبال راهکار باشند، بسیار انفعالی است. به نظرم اهل فلسفه باید کار فعالانه داشته باشند. آیا فلسفه ای که در حوزه و دانشگاه تدریس میشود، آیا این دو نهاد میتوانند فلسفه را برای ایران کاربردی کنند؟
رئیس انجمن حکمت و فلسفه ایران بیان کرد:آیا میتوان فلسفه را کاربردی کرد؟ آیا فلسفه مهندسی است؟ فلسفه یک علم انتزاعی است.آیا مباحث انتزاعی را میتوان وارد مباحث کاربردی کرد؟ کاربردی کردن فلسفه به چه معنا است. اما من معتقدم فلسفه باید کاربردی شود. هم کاربردی کردن فلسفه معنا دار است و هم باید کاربردی شود و هم وضعیت آموزشی و پژوهشی چه حوزوی و دانشگاهی فلسفه کاربردی ندارد. چه نقصی وجود دارد؟ چگونه باید این تحول را ایجاد کرد؟
بر اساس این گزارش ، سجاد نوروزی مجری- کارشناس میزگرد پس از مطرح کردن این سوال از سوی خسرو پناه، خطاب به کریستین یحیی بونو فیلسوف فرانسوی گفت: در غرب چگونه فلسفه کاربردی میشود.
*بونو:فلسفه به انسان سازی نرسد باطل است
کریستین یحیی بونو فیلسوف فرانسوی در پاسخ به این سوال توضیح داد: هیچ گاه در گذشته حقیقیت دور از فضیلت بررسی نمیشده است. فلسفه بحث نظری نبوده است. بحث نظری با هدف بحث انسان سازی و رسیدن به سعادت قصوی نه فقط دانستن. در حالی که در فلسفه مدرن فقط بررسی موضوع نظری است. اتفاقا نیازمند تحول است. فلسفه باید با هدف سیر و سلوک معنوی و معرفتی باشد. باید مبتنی بر پژوهش علمی باشد و منجر به انسان سازی شود.
وی با نقد اینکه در فلسفه مدرن تقریباً فقط بررسی فلسفه به صورت نظری است، افزود: فلسفه امروز نیازمند تحول است. فلسفه باید به انسانسازی برسد که هم شامل خودسازی و هم رسیدن به مدینه فاضله و جهانیسازی و کل بشریت منجر شود.که اگر به انسان سازی نرسد باطل است.
بونو با اشاره به مسأله علم مدرن، گفت: بزرگترین لطمه به فلسفه قدیم و دین توسط علم مدرن زده شده است. در قرن هفده، جهان هم از دین و هم از فلسفه ارسطویی رانده شدهاند و به جای آن دین جدیدی به نام علم بوده که جوابگوی همهچیز بوده است.
وی با بیان اینکه “در حال حاضر شرایط کاملاً فرق کرده است”، به پدیدههایی همچون جنگ جهانی و بمب اتم اشاره کرد و افزود: این مسائل باعث شده است که علم قداستش را از دست بدهد و بهاصطلاح جامعه غیردینی از جوامع دینی بدتر باشد و سرانجام باعث شود که فلسفه به منشاء قبلی خود برگردد.
بونو با تأکید بر اینکه علم امروز متواضع تر شده است گفت: علم در قرن نوزدهم و بیستم دچار غروری کاذب شده بود . اما اکنون عالمان متواضع شده اند. آنها متوجه شدند که علم به تنهایی پاسخگوی تمام نیازهای انسان نیست و سرمنشأ امکان و محال علوم ارسطو بوده است. انسان خودبه خود متافیزیسین است بنابراین اگر میخواهیم به چالشهای مهم امروز پاسخ دهیم باید پاسخ نسبیت گرایی را بدهیم و این پاسخ یک صورت متافیزیکی، عقل گرا و واقع گرا دارد.فلاسفه در این دوره از علوم روز جدا شده و نقششان در جهان کمرنگ شده است.ارسطو هموراه به روز بود. یک روش استناط قوانین فرعی از قوانین اصلی همواره باید وجود داشته باشد.
* پلیسیه: به فلسفه نیاز داریم
در ادامه این نشست ژولین پلیسیه نویسنده و پژوهشگر دانشگاه تولوز فرانسه که دانشآموخته اقتصاد نفت است اما به دلیل علاقهاش به رشته مطالعات اسلامی در مقطع دکتری تغییر رشته داده و مطالعات اسلامی خوانده است، به بحث چگونگی نظریه شناخت اسلامی با فهم متدولوژی اشاره کرد و گفت :بین علم اقتصاد و فلسفه فاصله است. فلسفه موضوع مشخص دارد. تعاریف مختلفی دارد ولی اقتصاد مشخص هست. زمانی که بنده موضوع طرح میکنم باید خط و مشی داشته باشمتا به علم معنی بخشم. از علم اقتصاد می توان برای تمام علوم دیگر استفاده کرد. باید به طور علمی از علوم مختلف استفاده کرد. اگر می خواهم از علوم جدید استفاده کنم باید از آخرین متد بهره مند شوم. معنی دار کردن پژوهش نیز مهم است. صرف اینکه بگوییم اقتصاد اسلامی داریم کافی است؟ زمانی که بحث اقتصاد مطرح میشود، اهداف نهایی در این زمینه وجود دارد که نمی تواند اهداف غایی را بدهد. در این زمینه می توان از اهداف فلسفه اسلامی بهرهمند شد. جامعه بشری واقعی را می توان در این راستا ایجاد کرد.
پلیسیه گفت:فلسفه گمنام است ولی هست. با وجود مهجور بودن فلسفه در غرب و در دنیای امروز ولی ما به فلسفه احتیاج داریم چون باید به سوالات ذهنی خود پاسخ دهیم.
وی افزود: ارسطو تنظیم کننده رسمی و جهان شمول در بحث منطق است. تمام این موارد میتواند به عنوان کسی که در علوم انسانی و فلسفی کار میکند مورد استفاده قرار گیرد.
* خسرو پناه: فلسفه اسلامی دو کاستی دارد
درادامه بحث خسروپناه، رئیس انجمن حکمت و فلسفه ایران عنوان کرد: این بحث که غرب فلسفه را کنار گذاشته است، صحیح نیست. من با این موضوع موافق نیستم. هگل آخرین فیلسوف جامعه نگر است. امروزه غرب دیگر با فیلسوفانی که دارای نظام فلسفی باشند مواجه نیست و آخرین فیلسوف نظام مند نیز هگل است.
وی با بیان اینکه فلسفه امروز غرب گرایش پوزیتویستی و اگزیستانسیالیستی دارد، گفت: ما شاهد فلسفههای متعدد در غرب هستیم، نظیر فلسفه رسانه، تکنولوژی و حتی هایدگر هم برخوردار از یک نظام فلسفی نیست.
خسروپناه گفت: علم و تکنولوژی غربی مبتنی بر فلسفه است، دنیای فلسفه غرب چند موج را پشت سر گذاشته است که شامل قرون هفدهم، هجدهم و اوایل قرن بیستم و اواخر قرن بیستم است.امروز فیلسوف جامع که نظام فلسفی را بررسی کند وجود ندارد. به معنی که هگل و کانت نظام جامع داشتند دیگر فیلسوفی وجود ندارد. در حال حاضر هنوز هم علم مبتنی بر فلسفه است. غرب ۵موج و ۵انقلاب را پشت سر گذاشته است. اولین موج در قرن هفدهم و دومین موج قرن هجدهم وسومین موج قرن نوزدهم و چهارمین موج اوایل قرن بیستم و اواخر قرن بیستم تا کنون موج پنجم است.
وی ادامه داد: در موج اول شاهد انقلاب فلسفی و علمی هستیم و در موج دوم انقلاب صنعتی سوار بر موج اول شده است. یعنی انقلاب صنعتی مبتنی بر انقلاب فلسفی و انقلاب علمی است. موج سوم موج ایدئولوژی هاست. لیبرالیسم وسوسیالیسم، اما جنگ و انقلاب ایدئولوژی ها در قرن نوزدهم است. این موج باز هم سوار بر موج قبلی است و اواخر قرن بیستم با موج انقلاب استعمارگری نوین مواجه هستیم. به خصوص زمانی که دولت عثمانی فرو پاشید. در موج پنجم با علوم نوین مانند IT مواجه هستیم. همه این مباحث مبتنی بر فلسفه است.
وی ادامه داد: اکنون حضور آمریکایی ها در خاورمیانه مبتنی بر یک فسلفه مشخص است. باید توجه داشت که نمی توان فلسفه را از سیاست و اقتصاد جدا کرد.
رئیس انجمن حکمت و فلسفه ایران با بیان اینکه فلسفه اسلامی امروز از دو کاستی رنج میبرد، گفت: کاستی اول اینکه فلسفه اسلامی هنوز مبتنی بر فلسفه هستی، نفس، معرفت و الهیات است. برای اینکهبتوانیم فلسفه اسلامی را با دنیای امروز پیوند بزنیم، نیاز است تا با کمک مبانی فلسفه وارد علوم دیگری مانند فلسفه انسان، تکنولوژی، رسانه، تعلیم و تربیت ، معنویت، انسان … شویم تا بتوانیم انسانی اقتصادی، سیاسی، اداری و تربیتی را تربیت کنیم که این امر در فلسفه سینوی وجود ندارد. اگر این مباحث مشخص شود در شناخت انسان محقق کمک می کند. علم با حکمت و حکمت با عقل پیوند دارد. دوم اینکه فلسفه باید مبانی، روش و کارکرد علم را مشخص کند و در این رابطه نیز فلسفه اسلامی نقصان دارد.
وی افزود: با کمک اصول فلسفی باید به سمت فلسفه عموم برویم و بعد به کمک آن به سمت علوم دیگر برویم.این که میگویند بهتر که ملاصدرا فلسفه را کارآمد به عرصه علم نکرد؛ اتفاق مبارکی نیست. اگرچه ملاصدرا با جریان فکری عصر خود درگیر شد اما با جریان علمی عصر خود آشنا نبود و به اندازه شناختش فلسفه خود را درگیر کرد. اکنون اگر ملاصدار زنده بود قطعاً فلسفه را دچار تحول میکرد.
رئیس انجمن حکمت و فلسفه ایران گفت: فلسفه باید کارآمد شود و به معنای این نیست که فلسفه اسلامی،مهندسی و صنعت بسازیم.کاربردی کردن فلسفه به معنای این نیست که موضوع علم است بلکه موضوع مبنای،روش و کارکرد علم است. فلسفه باید حتی در مهدکودکهای ما هم برود. نه فقط به مهد کودک و مربیان یاد بدهیم که چگونه تعقل کنند بلکه متعلق عقل، یعنی علیت را هم کودک پیش دبستانی بفهمد. این ها روش دارد و آثاری هم در این زمینه منتشر شده است.
ماهنامه عصر اندیشه پیش از این اولین شب علوم انسانی را در خرداد ماه با حضور دکتر کریم مجتهدی چهره ماندگار فلسفه، پرفسور پیر دورتیگیه فیلسوف فرانسوی، دکتر سیدیحیی یثربی، حجت الاسلام رضا غلامی، شهریار زرشناس، دکتر یعقوب توکلی، دکتر فرزاد جهان بین، دکتر عطالله رفیعی آتانی و… در خانه اندیشمندان علوم انسانی برگزار کرده بود.
منبع: طلیعه
انتهای پیام/