گفتاری از عبدالحسین خسروپناه؛

چیستی علم و دین/ راه‌‌حل‌هاى تعارض علم و دین

به گزارش جبهه روشنفکری انقلاب اسلامی به نقل از طلیعه؛ حجت الاسلام والمسلمین عبدالحسین خسروپناه رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران، درباره چیستی علم و دین، ارتباط آن‌ها و تعارضات و سازگاری علم و دین مباحثی را در کانال تلگرامی خود بیان کرده است که متن آن در پی می آید؛

چیستی علم و دین

تعریف برگزیده دین عبارت از نتیجه و برآیند اُخروی کردارها و رفتارهای آدمی‌در دنیاست. حقانیت و بطلان هر دینینیز به انتساب و عدم انتساب آداب و عقاید دنیایی به حق تعالی است؛ یعنی مجموعه حقایق و ارزش‌هایی که از طریق وحی(کتاب و سنت) جهت هدایت انسان‌ها به دست بشر برسد. این تعریف، تنها برمصداق کامل و تحریف نشده دین، یعنی اسلام انطباق دارد.مجموعه آموزه‌های اسلامی به دو دسته توصیفی(اعتقادی و تاریخی و…) و ارزشی(فقه و اخلاق) تقسیم می‌شوند.

علم به معنای مطلق آگاهی(knowledge) و اعم از علم حضوری و حصولی و همچنین به معنای مجموعه گزاره‌های نظام‌مند، مانند: علم شیمی، فیزیک، روانشناسی، علم فقه و نیز به معنای علوم تجربی(science) به کار رفته است. مقصود نگارنده از علم، دانش تجربی طبیعی است‌که با روش تجربی- ریاضی و مبانی متافیزیکی بدست می‌آیند؛ همچون: فیزیک، شیمی، زیست‌شناسی، نجوم، زمین‌شناسی و…

پرسش اصلی این است: آیا دین الهی وآسمانی اسلام به علوم طبیعی پرداخته است یا خیر؟ و آیا ضرورت دارد که دین الهی به این علوم بپردازد؟ آیا رابطه‌ای میان علوم طبیعی و اسلام، اعم از رابطه تباین یا تعارض یا تلائم وجود دارد؟ روش نگارنده درپاسخ به این پرسش‌ها، روش برون و درون دینی، یعنی: تجربه و عقل و قرآن و سنت است.

ارتباط علم و دین

دانشمندان درباره ارتباط علم و دین، پرسش‌هاى ذیل را مطرح ساختند. آیا در اصل، رابطه‌اى بین علم و دین برقرار است و آیا رابطه صحیح است یا غلط؟ارتباط از نوع تعاون است یا تعارض؟ رابطه  دوستانه دارند یا خصمانه؟ارتباط بین آنها نظرى و تئوریکى است یا تأثیر و تأثّر عملى دارند؟ارتباط موجود، موجب رشد و بالندگى است یا رکود؟آیا مى‌توان حوزه دین را داخل در حوزه علم دانست یا بالعکس؟آیا ترابط بین پیش‌فرض‌هاى علمى با دین برقرار است؟آیا پیامدها و لوازم روان‌شناختى و منطقى علم و دین ترابطى دارند؟آیا روحیه  علمى با روحیه  دینى، پیوند و یا تعاون یا تعارضى دارند؟آیا گزاره‌هاى دینى با گزاره‌هاى علمى، تعارض یا تعاونى دارد؟تعارض علم و دین، واقعى است یا ظاهرى؟فیلسوفان و متکلمان، روابط علم و دین را به چهار دسته تداخل، تباین، تلائم و تعارض بیان کرده‌اند.

تداخل علم و دین

مسیحیان قرون وسطایى و برخى از متفکّران اسلامى، از آن رو که دین را از طرف خداوند دانسته‌اند؛ همه  علوم را جزء دین معرفى نموده و علم را داخل در قلمرو دین شمرده‌اند. برخی از اندیشمندان اسلامى، بر این باورند که همه  علوم بشرى از ظواهر آیات قرآن به دست مى‌آید؛ براى نمونه مى‌توان به ابوحامد غزالی اشاره کرد.

تعارض علم و دین

پاره‌اى از اندیشمندان، علم و دین را متعارض دانسته‌اند؛ اعم از اینکه تعارض بین گزاره‌هاى دینى یا گزاره‌هاى علمى باشد؛ مانند: مسئله هفت آسمان در قرآن و یک آسمانى در علم؛ یا این که تعارض بین پیش‌فرض‌هاى علم با دین واقع شود. پیش‌فرض‌های علم، مانند: طبیعت مادى، واقعیت عینى و مستقل از ماست، طبیعت قابل فهم (Intelligible) است، طبیعت یکنواخت (Uniform) است؛ و نظم‌هاى که در یک مقیاس محدود کشف مى‌شود بر کل جهان حاکم‌اند؛ هر پدیده‌اى، یک علّت مادى دارد.برخی از این پیشفرض‌ها با آموزه دینى که بر وجود علّت‌هاى مادى و مجرد در تحقق طبیعت، دلالت دارند؛متعارضند.گاهى نیز تعارض بین لوازم پیامدهاى روانی یا واقعی علم و دین، مانند تأثیر منفى تکنولوژى و کارکرد منفى آن بر جامعه و مخالفت دین با آن، و روحیه  علمى و روحیه  دینى پدید مى‌آید. اینگونه نمونه‌های تعارض،ممکن است ظاهری یا واقعی باشند.

جدایى علم و دین

برخى از متفکّران مغرب زمین، علم و دین را دو مقوله متمایز و جداگانه و داراى قلمرو جداگانه دانسته‌اند. فیلسوفان تحلیل زبانى، اگزیستانسیالیست‌ها، نو ارتودکس‌ها و پوزیتیویست‌ها و کانت بر این دیدگاه رو آورده‌اند.

سازگارى علم و دین

این دیدگاه، علاوه بر ابطال نظریه تداخل علم و دین، تعارض و انواع تعارض علم و دین را رد کرده و بر سازگارى یا مکمل بودن این دو حقیقت تأکید مى‌ورزد. جورج شلزنیگر (۱۹۴۶.م)، فلسفه  پویشى وایتهد، دونالد مک کى (۱۹۸۷ ـ ۱۹۲۲.م) و چارلز کولون (۱۹۷۴ ـ ۱۹۱۰.م) و کارل هایم (۱۹۵۹ ـ ۱۸۷۴.م) مکمل بودن علم و دین را پذیرفتند.

منبع کلام نوین اسلامی ج۳ ص۲۲۷

راه‌حل‌هاى تعارض علم و دین

متفکران غربی و اسلامی برای حل تعارض علم و دین، به راه‌حل‌هایی تمسک کرده‌اند. برخی به تفکیک زبانی علم و دین رو آوردند. تفکیک زبانی بدین معناست که زبان دین، ابزارانگار و زبان علم، واقع‌گرا یا اینکه زبان دین، واقع‌گرا و زبان علم، ابزارانگار است. تمایز زبانی علم و دین می‌تواند تعارض‌های گزاره‌ایی را حل کند. تفکیک قلمرو علم و دین و انحصار هر یک از علم و دین به موضوع معین و دخالت نکردن در موضوع دیگری، می‌تواند تعارض علم و دین را حل کند. راه حل دیگر، تفسیر علمی آموزه‌های دینی است. اگر معنای ظاهری آیه یا روایتی با دستاورد علمی تعارض پیدا کرد؛ دست از معنای ظاهری برداشته و دیدگاه علمی را بر آن حمل کرده و تفسیر علمی از آیه یا روایت ارایه می‌کنیم. دسته‌ای نیز به بررسی یقین و ظن در معرفت دینی و معرفت علمی و با تقدم یقین بر ظن، به حل تعارض پرداختند. پس راه‌حل‌های تعارض علم و دین عبارتند از: تفکیک زبانی علم و دین، تفکیک قلمرو علم و دین، تفسیر علمی دین و بررسی یقین و ظنّ معرفتی است. برخی دیگر بر این باورند که اگر علوم تجربی، بر مبانی و جهان بینی الهی بدست آیند و علم دینی تولید گردد؛ تعارض علم و دین برچیده می‌شود. اینک به نمونه‌هایی از حل تعارض علم و دین که متفکران بیان کرده‌اند، که در ادامه تفکیک قلمرو علم و دین، تفکیک زبانی، تفسیر علمى، بررسی یقین و ظن معرفتی و دیدگاه برگزیده معرفی می‌شود.

انتهای پیام/

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *