معرفتشناسی دینی و تفسیر قرآن در جدال سنت و تجدد
«از دریا به آسمان» با عنوان فرعی اصول تفسیر قرآن کریم برگرفته از روایات اهل بیت(ع) توسط زهره اخوانمقدم نگاشته شده است. این کتاب توسط انتشارات دانشگاه امام صادق منتشر شده و ۵۷۶ صفحه دارد.
زهره اخوانمقدم در حال حاضر عضو هیئت علمی دانشگاه علوم و فنون قرآن تهران است. وی در حوزه علمیه بانو مجتهده امین مشغول به تحصیل و تدریس بوده و مدرک دکتری خود را را از دانشگاه امام صادق(ع) در رشته علوم قرآن و حدیث اخذ کرده است.
مسئله، هدف و روش در «از دریا به آسمان»
این کتاب کوشش کرده است که اصول تفسیر قرآن کریم را از روایات اهل بیت(ع) برگرفته و به تشریح آنها بپردازد. در پشت جلد این کتاب میخوانیم: «قرآن کتابی است آسمانی و جز با مدد ار دریای معارف اهل بیت(ع) راهی بدان آسمان نیست. تنها ایشانند که به «مس» و فهم قطعی و کامل و صحیح قرآن مفتخرند. این عالمان و همپایان قرآن، به جهت آموزش مردم و راهیابی آنان به فهم کلامالله، اصول و راهکارهای مهمی را آموزش دادهاند، که چونان جعبه ابزاری، روش تفسیری اهل بیت(ع) را تشکیل میدهد. کتاب حاضر، متولی ارائه این اصول تفسیر با بهرهگیری از دریای معارف معصومان(ع) میباشد».
این کتاب در پنج فصل کوشش کرده است به هدف اشاره شده دست یابد که عبارتند از «مبانی کلی تحقیق»، «گونهشناسی، حجیت، و ضوابط فهم روایات تفسیری اهل بیت(ع)»، «وجود کلی برتری تفسیری اهل بیت(ع)»، «اصول نفسیری ناظر بر چیستی قرآن، در مکتب اهل بیت(ع)» و «اصول تفسیری ناظر به فهم قرآن کریم».
بر اساس بخشی از پیشگفتار این کتاب میتوان مسئله کتاب را چنین عنوان کرد: آیا دین به طور عام و اهل بیت به طور خاص دغدغه بیان روش تفسیر داشتهاند و اصولی در این خصوص بیان کردهاند؟
دغدغه نهفته در پیشگفتار کتاب
پیشگفتار اثر حاضر از گزارشی کوتاه نسبت به یکی از دغدغههای مهم جهان اسلام آغاز میشود، سنت و تجدد. هرچند این دغدغه به صراحت در این بخش نیامده است به نظر میرسد در آن نهفته باشد.
جدال ایندو منجر به انشعابات، تولیدات، دفاعیات و مطالب بسیاری رد عرصه نظر شده است. بدون توجه به چنین پیشزمینه نمیتوان به سراغ معرفت به معنای عام رفت.
نویسنده در پیشگفتار خود نشان میدهد که چنین نگرانی را دریافته و در نظر گرفته است، اخوانمقدم مینویسد: امروزه در بنیادها ولایههای زیرین همه علوم جهان، و حتی بنیاد مشترک «علم» و «دین» پیوند وثیقی یافت شده، و از سطح جدیدی سخن به میان میآید که از آن به «معرفتشناسی» تعبیر میشود… «منازعه علم و دین» به مثابه دو روش شناخت، دارای تاریخچه دیرینهای است که در رهگذر زمان صور و حالات مختلفی به خود گرفته است».
اخوانمقدم نشان میدهد با چنین پیشگفتاری در پیجویی ارتباط میان روش جدید و قدیم کوشش کرده است. مساله اساسی او پیوندی میان جایگاه روش سنت و مدرن است، وی به نقل از «هات» مینویسد: بررسی رابطه دین و علم تا آنجا مهم است که اغارق نیست اگر بگوییم: تصمیم هر نسلی در مورد رابطه ایندو، سیر آینده تاریخ را معین میکند. از این حیث در گام نخست نگارنده با بیان دغدغهاش یکی از اولین پیشفرضهایش را آشکار میکند، وی معتقد است که روش جدید در علم و روش سنتی در دین مستتر است. شاید کل کتاب پاسخی برای این پرسش باشد که در جدال سنت و تجدد به کدام روش میتوان سنت را بازخوانی کرد.
نگارنده کوشش کرده است در جمع میان دین و علم دو نظریه مطرح کند که بر اساس نظریه اول دین و عقل هر دو از جانب خداوند است، از اینرو نمیتوان بین این دو تعارض و تناقضی دید «برمبنای این منطق، دین اسلام که مورد بحث ماست، بر بنیاد علم است و چیزی غیرعلمی یا ضد علمی در آن نیست». به نظر نگارنده این نگاه «استقلال هویتی دین را به مخاطره افکند که بحرانی شدیدتر برا یدین بود».
نگارنده معتقد است در نظریه دوم پیش فرض اساسی تفکیک «دین» از «معرفت دینی» است و هدف آن است که بتوان فهمی به روز از متونی دینی داشت. در این دیدگاه ثبات خصوصیت دین و تحل خصوصیت فهم دینی است. اخوان معتقد است که در این نظریه نیز کوشش آن است که دین را از صافی علم گذراند. وی دو نظریه مورد نقد را با عنوان دین علمی مطرح میکند راهحل وی اما که با طرح فرضیه معرفتشناسی دینی همراه است را می توان «علم دینی» دانست که پیش تر در نظرات سیدحسین نصر تقریر آن را شاهد بودهایم.
معرفتشناسی دینی
کتاب از دریا به آسمان مبتنی بر وجود معرفتشناسی دینی است و با دو گزاره اساسی بیان میشود، بر اساس گزاره اول «هدایتگری خداوند عام است و خودش وطیفه نیل انسان را به سعادت، بر خود واجب نموده، و جریان رسالت و امامت در جوامع انسانی در همین راستاست.» و گزاره دوم این است که «معارف بشری مقید به اصول و احکام دینی هستند». در ذیل گزاره اول وی معتقد است که انسان، تمام مخلوقات، معارف بشری، مقتضیات زمانی و مکانی انسان، باید در پرتو اراده الهی فهم شود. نگارنده کوشیده است تا گزاره اول را در ذیل آیه نحل ۸۹ چنین توضیح دهد که جایگاه روشنگرانه قرآن عام است و به حوزه و بحث خاصی منحصر نمیشود و در مورد «همه چیز میباشد». نگارنده از گزاره اول نتیجه گرفته است که در جامعه اسلامی هدف «علم» توسط «دین» تعیین میشود، برای نگارنده علم در «دوران شکوفایی علمی اسلام» مصداق علم دینی است.
بر اساس گزاره اول و این که دین هم در روش و هم در تعریف سمت و سوی روش دخالت دارد، اخوان نتیجه گرفته است که دین باید در علم تفسیر و در حوزه روش آن حرفی برای گفتن داشته باشد.
در ذیل گزاره دوم بنیادین «معرفتشناسی دینی» یعنی «معارف بشری مقید به اصول و احکام دینی هستند»، اخوان معقتد است که به خاطر پیچیدگیهای نظام هستی، محدویت توان شناخت انسان، و حجم بالای نادانستههای او در برابر دانستهها منبع دستگاه معرفتشناختی باید کلام الهی باشد، تولید گزاره های علم در این معرفتشناسی باید بر مبنایی باشد که صداقت و حقانیت در حوزه معارف دینی داشته باشد. اخوان معتقد است که دین بر علم تاثیر حُکمی، روانشناختی، هویتی، ایمانی و اصولی دارد.
معرفتشناسی دینی و تفسیر قرآن در جدال سنت و تجدد
بر اساس معرفتشناسی دینی که اخوان معرفی میکند، معرفت به معنای عام محصولی از دین است بدون دین و اعتقادات دینی نمیتوان به فهمی حقیقی کسب کرد، زیرا که علم بدون دین نافع نیست به حوزههای غیر نافع باز می گردد و علم بدون دین بر مبنایی مستحکم استوار نیست.
معرفتشناسی دینی در جدال سنت و تجدد جانب سنت میایستد. این سنت در میان شیعیان دو عنصر ذاتی دارد: قرآن و احادیث معصومین(ع). با ابتناء چنین دستگاهی روش باید از صافی سنت گذشته باشد و نمیتوان شیوه، هدف و محتوای علمی را که دین یا «قرآن» و «احادیث» تایید نمیکنند، پذیرفت.
جنبه دیگر حضور معرفتشناسی دینی در زمینه جدال سنت و تجدد بازکردن جبهههای جدید است. به فرض که در فیزیک شما قائل به وجود سه نیرو باشید، یک فیزیکدان مسلمان به نام عبدالسلام و برنده جایزه نوبل میتواند از به خاطر اعتقادش به توحید، به دنبال وحدت در این نیروها بوده و نظریه «وحدت نیروها در طبیعت» را عرض کند. بدون تقید عبدالسلام به توحید او چنین نظریهای را نمیداد.
جبهههای جدید اما مستلزم تفاسیر جدیدی از قرآن است. بدون داشتن تفاسیر جدید نمیتوان به جبهههای جدید وارد شد مگر با پذیرش شکست و چنین میادینی مستلزم ادواتی جدید است. اما چگونه میتوان به تفاسیر جدیدی از قرآن دست یافت. به نظر میرسد تفاسیر مبتنی بر علم جدید خود نوعی نتیجه شکست در این میدان باشد، معرفتشناسی دینی میکوشد با استخراج دستگاه معرفت از قرآن و سنت معصومین(ع)، راه را برای پیروزی سنت فراهم آورد.
منبع:خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایکنا).
انتهای پیام/