سیاسیون در عرصه علوم انسانی وارد نشوند

«پایگاه خبری_ تحلیلی طلیعه»؛ علوم انسانی زیربنای بسیاری از تحولات فرهنگی، اجتماعی،تربیتی، حقوقی و سیاسی در سطح کشور است. بنابراین وجود علم انسانی کارآمد در نظام اسلامی که عهده دار تحقق حاکمیت اسلامی در ساخت جامعه و هدایت آن به سوی سعادت و کمال است اهمیت بسزائی دارد.

به همین دلیل با عبدالحسین خسرو پناه رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران به گفتگو نشستیم تا به این موضوع بپردازیم که چطورمیتوان مردم جامعه امروز را برای پذیرش علوم انسانی اسلامی آماده کرد.

طلیعه: در تعریف علوم انسانی اسلامی با دیدگاه ها و نظریه های متفاوتی مواجه هستیم. چرا برخی منکر اسلامی کردن علوم انسانی هستند؟

یکی از بارزترین دلایل، نبودن یک نقشه راه درست و منطقی است. به عقیده من اگر علوم انسانی به درستی تدوین و مشخص شود که از چه بخش هایی تشکیل شده است آن زمان است که اسلامی شدن علوم انسانی محقق می شود. به اعتقاد من آن دسته از متفکران و روشنفکران که مخالف اسلامی شدن علوم انسانی هستند تصویر صحیح و روشنی از این موضوع ندارند. طبیعی است که با آن مخالفت کنند.مطرح شدن عقلانیت اسلامی می تواند برمباحث فلسفی وعلمی تاثیر چشمگیری ایجاد کند.
طلیعه: از نظر شما این تصور درست چطور می تواند شکل بگیرد؟

ترویج این تصور صحیح به ۳ بخش تقسیم می شود. اول توصیف انسان مطلوب، توصیف انسان محقق و نقد تغییر انسان مطلوب و محقق. به عنوان مثال آن‌جا که انسان مطلوب را توصیف می‌کند، همه‌ی این‌ها مبتنی بر نظام‌های فلسفی و مکاتب اجتماعی خاصی شکل گرفته است.دوم توصیف انسان در عرصه اقتصاد مسلم است که انسان اقتصادی هایک و فریدمن با انسان اقتصادی مارکس و لنین متفاوت است. سوم توصیف انسان محقق ، در بیان این نظریه باید گفت که این نظریه قابل تطبیق با سایر جوامع نیست.
طلیعه: در توصیف مواردی که اشاره کردید به عنوان مثال انسان مطلوب ، چه عناصری نقش دارند؟

در توصیف انسان مطلوب دین به خوبی سخن گفته است و پاسخگوی بسیاری از مسائل است. در توصیف انسان توسعه یافته در عرصه اقتصاد باید از فکر تجربی و در توصیف انسان محقق از باید ها و نباید های ارزشی استفاده کرد.


طلیعه: با این وجود می توان گفت که دین اسلام در علوم انسانی نقش دارد و تاثیر گذار است؟

بله. در علوم انسانی دین اسلام نقش اساسی و البته کلیدی دارد. پاسخ این سوال باز برمی گردد به ابتدای صحبت ما و تصور و شناخت صحیح. اگر کسی تصور درستی از دین اسلام داشته باشد و شناختش مبتنی بر ایمان، و ایدئو لوژی باشد ارتباط و پیوند علوم انسانی با آموزه های دین اسلام محقق می شود.
طلیعه: برای اینکه این امر محقق شود شما چه راهکاری را ارائه می دهید؟

به نظر من مهم ترین و تاثیر گذاریترین راه این است که سیاسیون کشور وارد این عرصه نشوند.
طلیعه: چرا؟

چون همانطور که پیداست رجل سیاسی دغدغه و اندیشه های سیاسی دارند. اگر پا به عرصه اسلامی شدن علوم انسانی بگذارند به ناچار اندیشه های خود را وارد این حوزه می کنند و چه بسا که تفکر سیاسی در این عرصه تاثیرات منفی ایجاد کند.
طلیعه: یعنی از نظر شما سیاسیون نمی تواند نقش مثبتی در اسلامی شدن علوم انسانی ایفا کنند؟

خیر. اگر هم تاثیری داشته باشند تاثیرات منفی است. فقط یک استثنا وجود دارد آن هم زمانی است که رهبر معظم انقلاب به عنوان عالم دینی درباره موضوعی اظهار نظر می کند . همچنین از عالمان دعوت می کنند تا درباره موضوعی نظر خود را ارائه دهند . مسلم است که شان رهبری ارائه راهبردهاست و این یک امر منطقی و طبیعی است.

اما گاهی احزاب و سایر سیاسیون پا به عرصه می گذارند و صحبت ها و نظراتی که ارائه می دهند جنبه شعاری در پیشبرد انتخابات است. در همین راستا یا ژست روشنفکری و مخالف می گیرند یا ژست متدینانه که هر دو این موارد برای موردی که موضوع بحث ماست مضرر است. به عقیده من بهتر است سیاسیونی که در نظام مسئولیت دارند در این حوزه فعالیت نداشته باشند و به جای داوری به لحاظ علمی بستر را آماده کنند تا موافقان و مخالفان اهل علم وارد این عرصه شوند تا اظهار نظرها صحیح و کارشناسانه باشند. تا حتی منتقدان اسلامی سازی علوم انسانی آزادانه سخن بگویند تا فضای انحصار گرایانه علوم انسانی غربی از بین برود.


طلیعه: با توجه به مواردی که اشاره کردید و ارائه راهکار برای اسلامی شدن علوم انسانی، چطور می توان فرهنگ سازی کرد تا مردم هم علوم انسانی اسلامی را بپذیرند؟

اول باید تصویر صحیح از علوم انسانی اسلامی را به مردم نشان دهیم و در این شرایط با توجه به اینکه علوم انسانی اسلامی جایگاه ویژه ای را میان صاحبنظران پیدا کرده است همواره باید به دنبال راهکارهای تازه ای بود تا بتوان این نگرش را در سطح کشور نهادینه کرد.
طلیعه: این امر چطور محقق می شود؟

بهترین روش این است که از همه آرا و نظرات استفاده کنیم. به نظر من کسانی که معتقد به اسلامی شدن علوم انسانی هستند نباید مطالعه علوم انسانی غرب را کنار بگذارند. باید اظهار نظرات در این زمینه کارشناسانه و دقیق باشد تا ابتدا شاهد رشد و تحول در علوم انسانی اسلامی باشیم و بعد بسترهای لازم را برای پذیرش از سمت مردم فراهم کنیم. در حال حاضر غلبه با علوم انسانی سکولار است و اگر کسی از علوم انسانی اسلامی سخن بگوید موج اعتراضات به پا می شود. اگر که علوم انسانی غربی استوار و محکم هستند که موافقان آن نباید نگران فراموش شدن نظریه ای غربی باشند. به هر حال این نوع اعتراضات همیشه جای سوال و تعجب دارد.
باید اندیشمندان ما روحیه آزاداندیشانه همراه با اخلاق و منطق داشته باشند. و درباره علوم انسانی اسلامی تنها اهل فن اظهار نظر کنند و پاسخگو باشند تا فرهنگ سازی در زمینه اسلامی سازی علوم انسانی به بهترین شکل ممکن انجام شود.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *