ترمیم و بازسازی تمدن اسلامی بر دوش دو نهاد دین و دنیاسازِ حوزه و دانشگاه است

به نقل از ستاد خبری نخستین هفته علمی تمدن نوین اسلامی، دکتر شریف لکزایی مدیرگروه فلسفه سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در پاسخ به این سوال که دین اسلام برای تمدن سازی چه ظرفیتهای بنیادین دارد، اظهار کرد: البته این بحث نیاز به تامل مبسوطی دارد اما باید دانست، نگاه آموزه های دینی، یک نگاه جامع و ترکیبی به نیازهای انسان است که همزمان به نیازهای مادی و معنوی انسان توجه دارد.

وی با بیان اینکه البته با توجه به سه لایه آموزه های دینی می توان این نگاه جامع را ترسیم کرد، افزود: دین هم به آموزه ها و باورهای اعتقادی انسان ها می پردازد هم به حوزه عاطفه و اخلاق و قلب آن ها توجه دارد و هم به حوزه رفتاری. در واقع بر همین اساس است که بحث اعتقادات و کلام در حوزه دانشی ما با رنگ عقل مطرح می شود.

این محقق و استاد دانشگاه با بیان این مطلب که از آن سو بحث عرفان که با قلب سر و کار دارد، به نحو خاص مطرح می شود و لایه سوم یعنی اخلاق، در قالب فقهی خود را نشان می دهد، ادامه داد: در حقیقت سه لایه وجودی انسان، سه لایه دانشی را شکل داده که در حوزه عقل، قلب و رفتار خود را نشان می دهد؛ بنابراین اگر به این ظرفیت توجه شود، نگاه جامعی خواهیم داشت که هم ابعاد و لایه های وجودی انسان را در نظر می گیرد و هم آن ابعاد وجودی جامعه و لایه های دانشی مورد نظر را طرح کرده و مورد توجه قرار می دهد.

این کارشناس علوم سیاسی با تاکید بر این که این نگرش که توجه به ابعاد مادی و معنوی انسان را به صورت همزمان لحاظ می کند، می تواند نگاه جامعی را شکل دهد و به طور معمول نیز تمدن ها این نگاه جامع را به نیازهای انسان داشته اند، اظهار کرد: امروز نیز نباید از این فضا خارج شویم و می توان گفت این الگو، که الگوی بدیلی در دوره معاصر است، ضمن تلفیق دین و سیاست و ماده و معنا می تواند نگاه جدیدی را بر اساس لایه های وجودی انسان و حوزه های دانشی و معرفتی اندیشه های سیاسی اسلامی شکل دهد. در واقع ما همزمان هم به فلسفه توجه می کنیم هم به اخلاق و هم به فقه. طبعا تمرکز در هر یک از این ابعاد، به نحوی می تواند آن برخورد را پوشش دهد.

لکزایی با یادآوری این که توجه ما باید همزمان به هر سه بُعد باشد به ویژه بحث فلسفه که معمولا مغفول می ماند اما به عنوان بنیان یک تمدن تاثیرات جدی و مهمی دارد، ابراز کرد: در واقع نمی توان تمدن نوینی تولید کرد که این تمدن، بنیاد فلسفی نداشته باشد. البته ما این ظرفیت فلسفی و عقلانی را داریم و تاکیدهایی که در آموزه های دینی اعم از قرآن و روایات بر عقل شده است، این فضا را نیز پوشش داده و توجه ما را به بنیاد فلسفی به صورت عمیق جلب می کند، ضمن آن که این امر، بحث قلب و رفتار را نیز دربر می گیرد.

وی تأکید کرد: بنابراین ظرفیت های یاد شده در آموزه های دینی به صورت خاص در قرآن نیز بحث فواد، قلب و سمع را مورد توجه قرار می دهد و ابعاد مختلف ادراکی انسان را لحاظ می کند. در تمدن اسلامی هم ما حوزه های دانشی در دوره های مختلفی داشته ایم که تاثیرات بسیار و فراز و فرودهای فراوانی داشته است.

مدیر گروه فلسفه سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در ادامه با اشاره به چگونگی گذار از تمدن قدیم به تمدن نوین، اذعان کرد: در این خصوص، مفروض آن است که ما دچار آشفتگی ها و آسیب هایی شده ایم و دارای تمدنی نبوده و عقب ماندگی هایی در این زمینه داریم و این امر متوجه جوامع اسلامی است؛ بنابراین نیاز است که ما بازخیزی و بازنگری و بازشناسی به سوی میراث خود داشته و به آن توجه کنیم.

وی با بیان این که اگر این مساله را مفروض بگیریم که تاسیس یک تمدن بدون داشته های مبتنی بر فلسفه و دانش های مرتبط با این بحث انجام نمی شود، اولویت در کار آن است که ما میراث خود را بشناسیم، خاطر نشان کرد: ممکن است برخی از گزاره هایی که در این میراث است، برای ما قابل استفاده و برخی نیز غیر قابل استفاده یا زمان بر باشد. در این بخش می توان با بازشناخت میراث موجود، آن دسته ای را که مورد استفاده می تواند قرار بگیرد بازتعلیق کرده و خلاء های موجود را پُر کنیم.

لکزایی در ادامه با اشاره به تعبیر امام موسی صدر در باب تمدن تصریح کرد: امام موسی صدر معتقد است اگر ما تمدن را به معنای تعامل انسان با حیات در نظر بگیریم، لازم است سعی و تلاش را برای بهره گیری از این حیات بیشتر کنیم.

وی تعبیر یاد شده که معنای تمدن را به تعامل انسان با حیات و طبیعت تعریف می کند، ظرفیت خوبی در راستای توجه به طبیعت و حیات و انسان دانست که انسان ها را به تلاش وافری تحریک و تشویق می کند و بیان کرد: در هر صورت امام موسی صدر معتقد است این تعامل انسان با حیات از طریق کار انجام می گیرد، بنابراین کار و تولیدات ما باید در تمامی جهات مورد نیازف افزایش پیدا کند همان طور که به تعبیر امام موسی صدر، کار قطعه ای از وجود انسان است.

این کارشناس علوم سیاسی با بیان این که اساسا کار با انسان معنا پیدا می کند، اضافه کرد: بنابراین اگر تعبیر امام موسی صدر را در هر دو مورد اعم از کار و تمدن در نظر بگیریم، برای دست یابی به تمدن نوین اسلامی در جوامع اسلامی، حرکت و تولید کار باید در مسیر درستی قرار بگیرد.

وی با تاکید بر این که ما نیاز داریم کار کنیم نه این که تنها مصرف کننده صرف باشیم، اظهار کرد: امروز تحریم هایی که در مورد جامعه ما مطرح است، می تواند انگیزه های شود تا تولیدات خود را افزایش دهیم. بنابراین اگر بخواهیم به تمدن نوین اسلامی دست پیدا کنیم، باید بدانیم نخستین مولفه آن کار و تلاش است.

وی یادآور شد: البته این مساله نیز مورد تاکید قرآن و روایات است و همان طور که خداوند در آیه ۳۹ سوره نجم می فرماید: وَأَن لَیسَ لِلإِنسانِ إِلّا ما سَعى؛ و اینکه برای انسان بهره‌ای جز سعی و کوشش او نیست.

وی در ادامه توضیح داد: بنابراین در ادبیات تمدنی دینی ما، کار، تلاش و کوشش سهم عظیمی دارد و باید مدیریت سیاسی و عمومی جامعه به سمتی رود که کار و تلاش را در آن نهادینه و ترویج کند و از این مسیر بتوانیم بهره های لازم را برده و به سمت تمدن نوین گام برداریم.

وی برخی حوادث و دعواهای سیاسی را موجب ضربه خوردن به جامعه و تمدن اسلامی دانست و گفت: البته سخن من به این معنا نیست که اختلافی وجود نداشته باشد، بلکه اساساً باید تفاوت ها به رسمیت شناخته شده و بدانیم این تفاوت ها زمانی مکمل یکدیگر هستند و می توانند ما را در یک فضا به حرکت درآورند که به تضاد نیانجامد.

لکزایی ادامه داد: در این صورت است که اختلاف دیدگاه ها در راستای رشد و حرکت به کار گرفته می شود و بر مدار این تفاوت ها، معارف و تجارب بشری به صحنه علم آمده و تجمیع صورت می گیرد. بنابراین معنای حرف من آن نیست که اختلاف ها از بین رود و نگاه یکسان بر جامعه حاکم باشد، بلکه باید تفاوت ها به رسمیت شناخته شود و در ظل آن، با تجمیع نگاه های مختلف بتوانیم به حرکت و پیشرفت رسیده و پایه های تمدن نوین اسلامی را تحقق بخشیم.

مدیرگروه فلسفه سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی ادامه داد: بنابراین اگر معتقدیم تمدن ما دچار گسست و آشفتگی شده است و ما از دوره هایی به بعد، به سمت رکود و حتی انحطاط حرکت کرده ایم، این امر نیازمند آن است که ما در عرصه های مختلف تلاش مضاعفی داشته باشیم تا بتوانیم مسیر حرکت را اصلاح و آسیب های را برطرف و کاستی ها را جبران کنیم.

لکزایی همچنین در پاسخ به این سوال که در صورت تحقق تمدن نوین اسلامی، رویکردهای حفاظت از تمدن چیست، توضیح داد: به نظر می رسد حوزه و دانشگاه به عنوان دو مرکز علمی مهم کشور که به مباحث دینی و دنیوی می پردازند، نقش مهمی در این زمینه می توانند ایفا کنند.

وی با بیان اینکه اساسا زیر ساخت های دینی و دنیوی از این مسیر محقق می شود و در این دو نهاد است که ابعاد مادی، معنوی و تلفیقی از دین و سیاست در عرصه عمومی ارائه می شود، افزود: بنابراین ایجاد این زیر ساخت های نوین تمدن، بر عهده حوزه و دانشگاه است که مسیر آینده را این دو نهاد مورد توجه قرار داده و پیشنهاداتی نیز در این راستا دارند.

لکزایی در پایان سخنانش یادآور شد: در حقیقت این دو نهاد هستند که در عین تفاوتها و اختلافهایی که ممکن است داشته باشند، می توانند با تجمیع دیدگاه های خود جامعه را به سوی پیشرفت و تمدن نوین اسلامی حرکت دهند، ضمن آنکه بحث نظارت و مراقبت مستمر از تمدن نوین اسلامی نیز از همین طریق می تواند صورت بگیرد و نیروی انسانی متناسب با جامعه توسط این نهاد تامین شود.

منبع:طلیعه

انتهای پیام/

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *