تجاری سازی علوم انسانی خطرناک است

پروفسور جوشا کوهن رئیس مرکز عدالت جهانی دانشگاه استنفورد آمریکا معتقد است اینکه علوم انسانی نگاهش به بازار باشد خطرناک است چرا که هدف این علوم خدمت به بازار نیست.

یکی از سازوکارهایی که در خدمت تجاری سازی علوم انسانی است روند خصوصی سازی دانشگاه هاست. در این روند اینکه ساختار و بافتار جامعه‌ای که خصوصی سازی در آن رخ می‌دهد چگونه است خیلی مهم است.

بر این اساس نمی توان گفت که اگر خصوصی سازی در یک جامعه رخ دهد حوزه‌های علوم انسانی و حوزه هایی که غیر مرتبط با نیاز بازار هستند رو به افول خواهند گذارد.

برخی معتقد هستند در یک جامعه ممکن است خصوصی سازی منجر به شکوفایی علوم انسانی شود و در جامعه دیگر ممکن است سبب افول آن شود.

در گفتگو با پروفسور «جوشا کوهن» به بررسی این موضوعات پرداخته ایم که در ادامه می آید.

جوشا کوهن (Joshua Cohen) استاد فلسفه، علوم سیاسی و حقوق دانشگاه استنفورد و دانشگاه اپل است. او از فیلسوفان سیاسی معاصر و از شاگردان «جان رالز» است که دیدگاه‌های او در این حوزه مورد توجه هستند. کوهن استاد پیشین فلسفه و علوم سیاسی دانشگاه‌ام آی تی بوده است. او رئیس مرکز عدالت جهانی دانشگاه استنفورد و عضو آکادمی هنر و علوم آمریکا است. درباره دموکراسی، قواعد و بازی، فلسفه، سیاست و دموکراسی و نابرابری جدید از جمله آثار او هستند.

*برخی معتقد هستند که علوم انسانی باید نگاهش به بازار باشد و بتواند نیازهای بازار را تأمین کند. در مقابل برخی این رویکرد را با اهداف تعریف شده این علوم مغایر می دانند. نظر شما چیست؟

اینکه علوم انسانی نگاهش به بازار باشد دو خطر را باعث می شود. در واقع هدف علوم انسانی خدمت به بازار نیست. علوم انسانی دارای اهداف تعریف شده خود است. علوم انسانی انسانها را قادر می سازد که دارای انعطاف بیشتر باشند. این علوم باعث می شوند تا افراد جامعه قدرت خلاقه داشته باشند و زمینه خلاق بودن افراد را فراهم می آورد. علوم انسانی باعث می شود تا افراد جامعه نسبت به نقطه نظرات دیگران و افراد دیگر جامعه نیز توجه داشته باشند و نقطه نظرات گوناگون و متفاوت را درک کنند.

*یکی از آثار رواج آموزه های علوم انسانی نهادینه شدن تفکر انتقادی در جامعه است. اهمیت این موضوع برای یک جامعه چیست؟

بله یکی از آثار علوم انسانی نهادینه شدن تفکر انتقادی در یک جامعه است. علوم انسانی باعث می شود تا افراد جامعه بیشتر دارای تفکر انتقادی باشند و این تفکر را نهادینه و تقویت می کند. وقتی افراد جامعه دارای تفکر انتقادی باشند در این صورت فرضها و پیش فرضهای تثبیت شده را مورد پرسش قرار می دهند.

*بر این اساس خود علوم انسانی می تواند کمکی به کسب و کار کند. نظر شما چیست؟

بله این نکته درستی است. کسانی که دارای مطالعات علوم انسانی هستند می توانند در بازار کار موفق باشند. بیشتر افرادی که مطالعات علوم انسانی دارند در بازار کار و تجارت موفقتر هستند. «استیو جابز» بنیاگذار شرکت «اپل» معتقد است که اگر شما بتوانید بین علوم انسانی و تکنولوژی ارتباط برقرار کنید در این صورت می توانید محصولات عظیم و قابل توجهی تولید کنید. من هم با دیدگاه استیو جابز موافق هستم.

*به طورمشخص بفرمائید که علوم انسانی باید خود را با نیازهای بازار مطابقت کند؟

نخیر چنین نیست. علوم انسانی اهداف بسیار فراگیرتر و مهمتری از بازار دارد. بازار و اقتصاد و تجارت بخشی از زندگی انسان هستند و نه تمام آن. علوم انسانی اهداف عمیقتر انسان را مد نظر دارد.

*یکی از اهداف علوم انسانی ترویج و نهادینه سازی تفکر انتقادی است. این تفکر چگونه از رهگذر تجاری سازی علوم انسانی صدمه می بیند؟

بله تفکر انتقادی از رهگذر تجاری سازی علوم انسانی صدمه می بیند. اگر اهداف علوم انسانی متوجه بازار و در راستای تأمین نیاز آن باشد تفکر انتقادی ناشی از نهادینه شدن علوم انسانی در جامعه رواج نخواهد یافت و انسانهای آن جامعه دارای چنین تفکری نخواهند شد.

منبع: مهر

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *