انواع تمدنها از نظر قرآن/عوامل مادی دخالت کمتری درساخت تمدن دارند

در ادامه سومین روز از هفته علمی تمدن نوین اسلامی، هم اندیشی نیم روزه تمدن نوین اسلامی، صبح امروز چهارشنبه، دوم دی ماه با حضور جمعی از صاحب نظران در پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی برگزار شد.

 ابتدا حجت الاسلام علی ذوعلم، عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، مقاله خود را تحت عنوان بازآفرینی تمدن اسلامی در پرتو پایه های چهارگانه ایمان ارائه کرد.

حسین احمدی مدیرگروه تاریخ و تمدن پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی به عنوان دومین سخنران، مقاله خود  را با عنوان تمدن در ساحت قرآن ارائه کرد و گفت: در زبان عربی، تمدن از ریشه مُدُن گرفته شده که به معنای اقامت و در فارسی به مفهوم شهرنشینی است.  تمدن مجموعه پدیده های اجتماعی قابل انتقال در تمام عرصه هاست و در قرآن لفظی برای تمدن یا ریشه مدنیت وجود ندارد اما واژه هایی همچون امت و مَدیَن داریم که تا حدودی با مفهوم تمدن ارتباط دارد.

وی ادامه داد:  قرآن برداشت دیگری از تمدن دارد که خروج از جهل، توحش و حرکت در مسیر انسانیت یا برنامه مدون و قانونمند برای زندگی که همراه با معنای خاصی از پیشرفت مادی و معنوی برای زندگی انسان است، تعریف می شود.  خداوند حرکت و حکومتی را که در مسیر آرمان های الهی نباشد، نمی شناسد. در قرآن، تمدن یک تاریخچه هم دارد که از تمدن های مختلف یافت شده و پس از طی کردن مراحل رشد و تکامل، میراث تمدنی خود را به تمدن های دیگر داده اند.

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: تمدن قوم عاد دیگر تمدنی است که در قرآن از آن یاد شده است و در این کتاب آسمانی به زیبایی فراز و فرود این تمدن و نافرمانی های این قوم گوشزد شده و ریشه این نافرمانی را تفاخر به ساختمان های بلند و قدرت خویش معرفی می کند، ضمن آنکه علم و دانش یکی از عوامل شکوفایی تمدن قوم عاد بود اما قرآن کریم نازل شدن هفت شبانه روز عذاب الهی را مجازات نافرمانی آنها برمی شمارد.

به گفته احمدی، یکی دیگر از تمدن هایی که در قرآن کریم از آنها نام برده شده است تمدن مصر بوده که در سوره یوسف به آن اشاره شده است؛ با مهاجرت قوم بنی اسراییل در زمان صدارت حضرت یوسف (ع) و اصلاحات او، بنیان های تمدنی در این سرزمین شکل گرفت.  با ظهور آخرین دین آسمانی، تمام تمدن ها در نظام ارزشی این دین حذف شدند و تمدنی ظهور کرد که در آن عصاره تمامی تمدن های بشر و دستاوردهای انبیای الهی وجود داشت و فرهنگ دینی به عنوان روح پایدار، این فرهنگ و تمدن را حفظ کرده است.

وی افزود:  پیامبر (ص) با دمیدن روح حکمت و ایجاد امنیت سیاسی و اقتصادی و وحدت پایه های تمدن اسلامی را بنیان نهاد و جامعه ای که به تعبیر علمی در بدترین شرایط فرهنگی وجود داشتند و از آب لجن می نوشیدند و کنار مارها می خوابیدند و به ریختن خون یکدیگر تفاخر می کردند و بت می پرستیدند را نجات داد و با بعثت ایشان این جامعه به مدنیت رسید.  با بررسی سنت ها از منظر قرآن کریم باید گفت که این سنت ها به چند دسته تقسیم می شوند؛ دسته نخست سنت های تاریخی ای است که در آن روابط به صورت اتفاقی و کورکورانه نبوده. همچنین، سنت های تاریخی از منظر قرآن، ربانی و قدسی است و اراده خدا در تدبیر عالم مجسم می شود.

وی سنت های تاریخی در قرآن را با اراده و آزادی انسان در تضاد ندانست و در ادامه به شاخص های تمدنی از منظر قرآن اشاره کرد و گفت: نخستین شاخصه آن است که تمدن اسلامی همه جنبه های انسانی را متوجه خداوند و فطرت انسان کند و یادآور شود در این انگاره، انسان جانشین خدا در زمین است که تامل در آیات ما را به این امر رهنمون می کند و این کتاب هم به جنبه های مادی و اسباب تمدن توجه داشته هم روح حاکم بر آن را لحاظ می کند و به همان اندازه که به ایمان (۸۱۱ بار) در قرآن تاکید شده، به همان دفعات به علم نیز اشاره شده است.

 به گفته این عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، از منظر قرآن که نگاه استراتژیک به تمدن دارد عوامل مادی دخالت کمتری در تمدن داشته و قرآن شاخصه های مادی اعم از حکومت مادی و قدرتمند در سایه فرد یا گروه مقتدر را عامل دیگری از ساخت تمدن به حساب می آورد که در این زمینه به حکومت حضرت یوسف(ع) و ذوالقرنین اشاره کرده است.

وی به دیگر شاخصه مادی تمدن از منظر قرآن کریم اشاره کرد و افزود: هر تمدنی برای بقاء و استمرار خود نیازمند ثروت است که قرآن در آیات مختلف به این مسئله اشاره کرده است. همچنین امنیت دیگر عنصر سازنده تمدن است و پیدایش یک تمدن زمانی میسر می شود که هرج و مرج و ناامنی پایان یافته باشد.  صنعت و آهن چهارمین شاخصه مادی تمدن سازی است و از این عنصر به عنوان پیدایش و پویایی تمدن ها در قرآن یاد شده است. همچنین علم آموزی و مهاجرت و به تعبیر دقیقتر هجرت یکی دیگر از عناصر مادی مهم برای ساخت تمدن است که در قرآن از آنها یاد شده است.

احمدی در ادامه سخنان خود با اشاره به شاخصه های معنوی ساخت تمدن نوین اسلامی از منظر قرآن، اظهار کرد: رشد معنویت و قوانین که از منظر قرآن مبتنی بر فطرت و متکی بر وحی است از دیگر عوامل سازنده تمدن بوده و صبر و تحمل که بیش از یکصد بار در قرآن از آن یاد شده نیز در این زمینه دخیل است. عدالت و برقراری داد و دادگستری در جوامع بشری و وحدت از دیگر عناصر شاخصه های معنوی تمدن ساز است و آزادی نیز در شکل گیری و استمرار تمدن نقش مهمی دارد که شهید مطهری آنرا از بزرگترین و عالی ترین ارزشهای انسانی می داند.

 این اندیشمند یکی از نکات مهم در نگرش قرآن به تمدن را نقش انسان در پیدایش، پویای و احتمالا زوال تمدن دانست و تاکید کرد: در واقع انسان، خدا و جهان محورهای اساسی قرآن بوده و انسان به عنوان کانونی ترین موجود در متن هستی در این کتاب مقدس مورد توجه قرار گرفته است. سه دیدگاه در خصوص تمدن وجود دارد، نخست نظریه انحطاط که بر اساس این دیدگاه هر چه زمان می گذرد انسان از سعادت و کمال دور می شود، دوم نظریه دوران و سوم نظریه تکامل است که بر اساس آن معتقدان این نظریه بیان می کنند تاریخ بشر همواره به سوی کمال در حرکت بوده است.

 به گفته وی، نظر قرآن در این خصوص آن است که هم به صورت طولی یعنی تاریخی و هم عرضی یعنی جهانشمولی تمدن بشری در آینده لحاظ می شود یعنی حقیقت وحی قرآنی تنها مختص به اسلام نیست و اختصاص به همه ادیان دارد به همین دلیل اسلام حضور روحانی همه پیامبران را در این دین نگاه داشته و جهانشمولی آن نیز بدان معناست که برای همه بشر در همه اعصار به اسلام و تمدن آن قابل بهره برداری است و این دین اختصاص به یک جامعه کوچک ندارد.

 وی اظهار کرد: بنابر دیدگاه تشیع جامعه مهدوی همان جامعه ای است که همه پیامبران برای آن آمده اند و در این هندسه فکری پایان تاریخ، حاکمیت عدالت است و هر فرد در جایگاه خود قرار می گیرد.  قرآن زمینه تغییر و تحول روحی را عاملی مهم در سقوط تمدنها می داند. بنابراین ما اگر بخواهیم از دیدگاه قرآن به تمدن بنگریم این کتاب هم به تاریخچه و هم به سیر تحول تمدن ها و هم شاخصه های مادی و معنوی آنها اشاره کرد و از سوی دیگر سقوط و زوال تمدنها و آینده نگری آنها را یادآور شده است.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *