«انقلابیگری به سبک مکتب نجف» در شماره ۱۶۲ خردنامه
به گزارش جبهه روشنفکری انقلاب اسلامی به نقل از فارس: از مهمترین پروندههای این شماره پرونده «گذار نومشروطه خواهان از سروش به غنی نژاد» است. این پرونده با روتیتر «آیا هایک پژوهان در مسیر هوشنگ هناوید گام برمیدارند» با صراحت بیش از پیشی به انتقاد از رویکرد نظری مهرنامه پرداخته است. این پرونده مترصد تبیین این موضوع است که روشنفکری از ابتدای دهه ۸۰ به چند دلیل عمده نوعی تغییر رویه فکری سیاسی داد.
نخست: موج گرایش منطقه و کشورهای جهان سوم به اندیشههای فیلسوفان سیاسی نومحافظهکار منتقد لیبرال دموکراسی. دوم: زمینه سیاسی-اجتماعی حاصل از دو دولت راست لیبرال (هاشمی) و چپ راست لیبرال (خاتمی). سوم: ناکارآمدی پروژه سکولاریسم شیعی و پروتستانتیسم اسلامی. کمکم و به موازات شکلگیری نظامات فکری-سیاسی نهاد جدید روشنفکری و به بیان بهتر ظهور روشنفکری محافظهکار با شعار نومشروطهخواهی، شاهد بروز نوعی سلفیگری پیچیده بودیم. البته تا قبل از این تاریخ بلیه ارتجاع روشنفکری مد گرایشهای فکری سیاسی زمانه بود.
به بیان دیگر نهاد روشنفکری مبتلا به بیماری گذشتهگرایی و نوعی نوستالژی مدرن مزمن شده بود. اتفاقی که در نهاد جدید روشنفکری افتاده بود به ظاهر در گسستی آگاهانه از سنت روشنفکری دینی و پروژه سکولاریزاسیون دنبال شد. روشنفکری محافظهکار مدعی بود نسبت به سنت روشنفکری دینی نگاهی منتقدانه دارد و التزام آن پروژه را به ترویج سکولاریسم و غربگرایی افراطی رد میکرد. روشنفکری محافظهکار خواسته یا ناخواسته به ناسازمندی نسخه قبلی روشنفکری با موج تغییرات و بالندگیهای سیاسی-اجتماعی معترف شده بود. به نظر میرسید دلیل این اعتراف کهنهپرستی و ارتجاع نهاد روشنفکری در تأسی از الگوهای ناسازگار با جامعه ایرانی و تاریخ مصرف گذشته غربی باشد.
به هر حال روشنفکری محافظهکار مدعی اتخاذ رویهای جدید و سازگار با جامعه ایران بود و از نسخه بهروز راست نو به سردمداری «فونهایک» اتریشی بهره میبرد. پیشفرض رفتار سیاسی و نظری نهاد جدید روشنفکری دست یازی به نسخهای سازگار با طبع سیاسی حکومت دینی در ایران بود. روشنفکری محافظهکار در خوشبینانه و امیدوارانهترین وضعیت در این قرائت به حفظ موجودیت خود در برابر موج تغییرات جامعه سیاسی ایرانی میپرداخت و به این دلیل و به خاطر محافظهکارانه بودن رویکرد سیاسی خود تنها به حفظ و بازتولید وضع موجود اکتفا میکرد. رضایت به وضع موجود از یک طرف و اتخاذ شعار بلاموضوع مشروطهخواهی در عصر جمهوری اسلامی از طرف دیگر، نشانههای گویایی از ابتلا به ارتجاع و سلفیگری پیچیده بود.
از جمله مطالب خواندنی این پرونده پژوهش مفصلی است با عنوان «مدینهی انگلیسی» که به تفصیل سیر دگردیسی بخشی از جریان روشنفکری را در ایران می پردازد. مصاحبه با استاد اصغر طاهر زاده نیز از مطالب خواندنی این پرونده است.
از دیگر پروندههای این شماره خردنامه پرونده «گروگان گیری آنلاین» است که پدیده دهه هشتادیها را مورد توجه قرار داده است.
اینکه «جوانان نسل جدید جامعه ایرانی بر چه سیاقاند؟» پرسشی بنیادین و مهم است. هر که از ظن خود تلاش میکند به این پرسش به نحوی پاسخ دهد که ایده او از آینده جامعه ایران در پاسخش تایید و تاکید شود. همین ایدهگرایی و ایدئولوژیزدگی منجر به این شده است که اتفاقات جامعه ایران برخی گزینش شوند، برخی سانسور و برخی دیگر ضریب بگیرند تا آنچه در نتیجه آن به دست میآید آینده ترسیم شده و ذهنی مورد نظر را تایید کند. این ایدئولوژیزدگی در تحلیلهای برآمده از جریان روشنفکری بیش از پیش پررنگ است؛ نمونهاش کتاب «جامعه کوتاهمدت» همایون کاتوزیان است که با گزینش و خوانش خاص از وقایع تاریخی تلاش کرده است تا نظریه خود را درباره جامعه ایران به اثبات برساند. این ایدهگرایی و ایدئولوژیزدگی در تحلیلهای متاخر جریان روشنفکری نیز نمود دارد. نمونهاش در تحلیلهایی است که دربارهی دهههشتادیها از سوی این جریان طرح شده است.
در جامعه ایران اتفاقات بسیاری به وقوع میپیوندد که برخی گستردگی و دامنه زیادی را در جامعه ایران شامل میشود اما این گستردگی و دامنه نفوذ، علت کافی نیست تا جریان روشنفکری بدان توجه کند؛ نمونهاش راهپیمایی عظیم و میلیونی اربعین است که در تاریخ نمیتوان مانندی برای آن یافت. آنچه باعث میشود روشنفکران بدان رخداد توجه نشان دهند تطبیق رخداد با ایده جریان روشفکری است هرچند این رخداد و دامنه آن اقلیتی را در بر گرفته باشد. پر واضح است که این توجه و تحلیل ایدئولوژیک، از ایدهگرایی و ایدئولوژیزدگی این جریان نشأت میگیرد؛ جریانی که تمام تلاشش را میکند تا تصو بر ساخته ذهنی خود را بر واقعیات جامعه ایران تحمیل کند. مصادره به مطلوب رخداد تجمع دهههشتادیها هرچند اقلیتی را شامل میشد و خرده رخداد بود اما از همین مشی نشأت میگیرد. جریان روشنفکری از زمان مشروطه تا به امروز تلاش کرده جامعه ایران را در حال حرکت به سمت دنیای مدرن نشان دهد و هنوز هم از این مشی دست نکشیده است.
این در حالی است که وقایع ۲۰۰ سال اخیر نشان از بیداری و حرکت جامعه ایرانی برای شکلدهی جهانی خودساخته است که در بهترین حالت با غرب مدرن گفتوگوی انتقادی دارد. با لحاظ این موضوع در این میان تحلیل واقعگرایانهتر و غیرایدئولوژیک از این رخداد که همچنان مورد توجه است لازم به نظر میرسد؛ رخدادی که گویا نشان از دگردیسی در اقلیتی اجتماعی میدهد. «خردنامه» در این پرونده تلاش دارد تحلیلی واقعگرایانهتر از رخداد تجمع دهههشتادیها داشته باشد؛ تحلیلی که چهره واقعیتری از این اقلیت را نشان دهد. مصاحبه با احمد نادری با عنوان «رسانه به مثابه هایپر رئالیتی فرهنگ آمریکایی» از جمله مطالب خواندی این پرونده است.
از دیگر پروندههای این شماره پرونده «انقلابیگری به سبک مکتب نجف» است که به نحوه مواجهه علما و زعمای حوزه علمیه نجف با غرب مدرن میپردازد و سیاق و مشی مبارزاتی ایشان با پدیده استعمار را مورد توجه قرار داد است.
مصاحبه ماه این شماره با مهدی گلشنی پدر فلسفه علم ایران صورت پذیرفته است. وی در این مصاحبه ضمن پرداختن به زمینه و زمانه زندگانی خود که بسیار خواندنی است به مناقشه علم دین و وضعیت ترجمه در ایران نیز به تفصیل پرداخت. گلشنی معتقد است که دست مرموزی در ترجمه در ایران فعال است که گزینشی بخشی از وضعیت تفکر در غرب را انعکاس میدهد. مناظره حجج اسلام سیدکاظم سیدباقری و محمدهادی مفتح با موضوع «سازوکارهای سیاسی و حقوقی مهار قدرت بر مبنای قرآن» از جمله مطالب خواندنی این شماره خردنامه است. از دیگر مطالب خواندنی این شماره خردنامه مصاحبه با «نبیل حلباوی» تولیت حرم حضرت رقیه(س) درباره تحلیل چیستی پدیده داعش است. در بخش کتاب ماندگار این شماره نیز کتاب «مبانی و الگوی فرهنگی مهندسی» علیرضا پیروزمند به عنوان نمود تلاش فرهنگستان علوم اسلامی قم برای تبیین غیرمکانیکی از ایده مهندسی فرهنگی به مخاطب معرفی شده است.
یکصد و شصت و دومین شماره خردنامه همشهری به سردبیری محمد عبداللهی و شورای سردبیری پیمان فراهانی، جعفر حسنخانی و محمدرضا یل در ۱۶۴ صفحه تهیه شده است که علاقهمندان میتوانند آن را از کیوسکهای مطبوعاتی سراسر کشور با قیمت ۱۰ هزار تومان تهیه کنند.
انتهای پیام/