معرفی کتاب؛

انتشار کتاب «تأملاتی درباره اسلام و پیشرفت» به قلم رضا غلامی

به گزارش جبهه روشنفکری انقلاب اسلامی؛ کتاب «تأملاتی درباره اسلام و پیشرفت» تألیف حجت‌الاسلام‌ والمسلمین دکتر رضا غلامی رئیس مرکز پژوهشهای علوم انسانی اسلامی صدرا به اهتمام موسسه علمی فرهنگی سدید توسط انتشارات بسیج دانشجویی امام صادق(ع)، پاییز ۱۳۹۵ چاپ و منتشر شده است.

این کتاب شامل مقدمه ناشر، پیش گفتار و ۱۰ فصل است که عنوان فصل‌های این کتاب، فصل اول: هدف از خلقت انسان، فصل دوم: دین و دنیا، فصل سوم: تعارض نمایی میان دین و پیشرفت، فصل چهارم: ما و غرب در اندیشه پیشرفت، فصل پنجم: اسلام اجتماعی و دکترین امامت، فصل ششم: علوم انسانی ـ اسلامی و پیشرفت اسلامی، فصل هفتم: ماهیت و ابعاد پیشرفت اسلامی، فصل هشتم: مؤلفه‌های پیشرفت اسلامی، فصل نهم: ابزارهای پیشرفت اسلامی و فصل دهم: نهادها و الزامات پیشرفت اسلامی است.

در مقدمه ناشر آمده است: از معضلات مهمی که دنیای مدرن برای زندگی دینی پدید آورده، سبک زندگی جدیدی است که میدان بازی خاصی را برای رفتارها و حتی اندیشه‌های اجتماعی مطرح می‌کند و سؤالات خاصی را در مقابل تفکر دینی قرار می‌دهد.

بی‌تردید یکی از ویژگی‌های ممتاز امام خمینی(ره) د عرصه سیاست و حکومت این بود که میدان بازی و محل نزاع را عوض کرد و در نتیجه توانست سمت‌وسوی حرکت‌های سیاسی در جهان را تغییر دهد. تا پیش از وی عرصه سیاست فقط بازی کثیف قدرت بود؛ آن‌هم فقط دو بلوک شرق و غرب؛ اما امام(ره) با تأسیس حکومت اسلامی، مفهوم قدرت را عوض کرد و بازی جدید قدرت را در نزاع بین حق و باطل و جبهه استضعاف و استکبار تعریف نمود و نمونه کاملا بی نظیری از حکومت که ذاتا و ماهیتا با دین و اخلاق گره خورده به عالم معرفی کرد.

این اثر حاصل سلسله نشست های علمی با همین موضوع به همت مرکز تحقیقات بسیج دانشگاه امام صادق (ع) است، که با انتشار این کتاب، در کنار سایر کتب این مرکز در تلاش است ضمن توجه خاص به مخاطبان حوزوی و دانشگاهی به ویژه در حوزه مباحث علوم انسانی و علوم اجتماعی، گامی در راستای ترویج اندیشه ناب اسلامی بردارد و در این راستا از دیدگاه های مخاطبان ارجمند درباره این اثر و پیشنهادهای سازنده درباره موضوعات مذکور به گرمی استقبال می‌کند.

پیش‌گفتار

مولف کتاب «تأملاتی درباره اسلام و پیشرفت» در پیش گفتار آورده است: گذشته از دغدغه تاریخی بسیاری از علمای روشن بین در زمینه کشف و تبیین مواضع بنیادین اسلام درباره ترقی و پیشرفت، نزدیک به ده سال است که موضوع لزوم دست یابی به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت در کشورمان مطرح شده است. در بدو امر، طرفداران این بحث با هجمه های شدیدی از سوی غرب گراها مواجه شدند، به طوری که مثل همیشه تلاش شد، صحبت کردن یا نوشتن در این عرصه، یک اقدام غیر علمی و تبلیغاتی معرفی شود، لکن با گذشت زمان و صبر و دفاع عالمانه جمع قابل توجهی از اساتید و پژوهش گران انقلابی، هجمه غرب گراها در طرد یا به انزوا کشیدن این بحث بی نتیجه ماند.

نویسنده این کتاب در ادامه می نویسد: متنی که پیش رو دارید، حاصل ۱۰جلسه درسگفتارهای این جانب در دانشگاه امام صادق(ع) است که تقریبا طی سه ماه، در جمع شماری از دانش پژوهان جوان و علاقه مند، به صورت هفتگی ارائه و سپس متن آن پیاده سازی و تنظیم شده است.

هدف از خلقت انسان

در فصل اول کتاب با عنوان «هدف از خلقت انسان» آمده است: فقط یک راه وجود دارد که انسان بتواند به زندگی بی معنا ادامه دهد و آن، مستی و ناهشیاری خودخواسته و تحمیلی است. امروز انسان های غیرمسلمان، اغلب به یک دین تکیه دارند؛ حدودا ۲/۵ میلیارد مسیحی در جهان وجود دارد و حدود ۱/۵ میلیارد مسلمان که فقط همین دو دین بزرگ، نزدیکبه ۶۰درصد از جمعیت جهان را تشکیل داده اند. حالا ادیان دیگر چه تحریف شده باشند و چه نشده باشند ـ که البته ما معتقدیم تحریف شده اند، تکیه بیشتر انسان ها به سه دین بزرگ الهی است: اسلام، مسیحیت و یهود. البته هندوییسم و بوداییسم نیز با همه شرک آلود بودنشان  و با همه ایرادهای مبنایی ای که دارند، باز به نحوی منشاء الهی دارند. خوب، علت این میزان گرایش به دین چیست؟ پاسخ روشن است، چرا که دین، زندگی را به ویژه مرگ و حیات پس از مرگ را معنادار می‌کند.

اصالت آخرت و زوال پذیری دنیا

مولف در فصل دوم «دین و دنیا» می نویسد: در نکته اول می گوییم، در این که آخرت اصل و ماندگار است و دنیا فرع و رفتتنی است، هیچ شکی وجود ندارد و ما در بحث اسلام و پیشرفت، به خاطر این حقیقت به هیچ وجه دچار انفعال نمی شویم: حقیقت زندگی، در آخرت بروز و ظهور می یابد. به فرموده امام علی (ع) «الدنیا دار ممرلا دار مقر» دنیا سرای عبور است، نه سرای اقامت. ما در این دنیا پا نگذاشته ایم که بمانیم، زندگی اصلی ما متعلق به دنیا نیست و ما در این دنیا همانند یک مسافریم که باید، خیلی زود به مح اصلی خودش بازگردد.

در این که آخرت اصل و ماندگار است و دنیا فرع و رفتتنی است، هیچ شکی وجود ندارد و ما در بحث اسلام و پیشرفت، به خاطر این حقیقت به هیچ وجه دچار انفعال نمی شویم: حقیقت زندگی، در آخرت بروز و ظهور می یابد. به فرموده امام علی (ع) «الدنیا دار ممرلا دار مقر» دنیا سرای عبور است، نه سرای اقامت. ما در این دنیا پا نگذاشته ایم که بمانیم، زندگی اصلی ما متعلق به دنیا نیست و ما در این دنیا همانند یک مسافریم که باید، خیلی زود به مح اصلی خودش بازگردد.

سرنوشت ساز بودن دنیا

در ادامه می آید: در نکته دوم این که، این دنیا با این که فرع و موقت است، الک خیلی مهم و تعیین کننده است. مهم بودن آن در حدی است ـ که حیات و سعادت ابدی انسان که پس از مرگ و در جهان آخرت رخ می نماید ـ منوط به نوع زندگی انسان در این دنیاست. در واقع، منوط به موفقیت در امتحاناتی است که در برابر انسان قرار می گیرد. این که در روایات از پیامبر اکرم(ص) نقل شده که فرمودند: «الدنیا مزرعه الاخره» یعنی اینکه شما هر چه در این دنیا بکارید، ثمره اش را در آخرت دریافت خواهید کرد. پس دنیا را نمی توان جدی نگرفت و برای آن برنامه نداشت.

دیگر از این بالاتر نیست که انسان در این دنیا باید به مقام خلیفه اللهی برسد؛ این مقام برای آخرت نیست. انی جاعل فی الارض خلیفه، نگفت در آسمان خلیفه قرار دادم یا در زندگی اخروی. فرموده در زمین. البته روشن است که آثار خلیفه خدا شدن در آخرت، به تمامه ظاهر می شود، لکن باید توجه داشت که انسان از استعداد رسیدن به این موقعیت عظیم در همین دنیا برخوردار است.

در فصل سوم «تمارض نمایی میان دین و پیشرفت» نویسنده آمده است: رواج برخی موهومات به نام دین؛ واقعیت غیرقابل انکار/ اولا، عوام زدگی و جهالت نسبت به تعالیم دینی یک واقعیت است. در حقیقت، بعضی برداشت های غلط در میان بعضی از عامه مردم و حتی متاسفانه شماری از نخبگان دینی رواج یافته که حتما باید به سمت اصلاح آن رفت. انقلاب اسلامی فرصت بی نظیری را برای اصلاح این برداشت ها در اختیار ما قرار داده است. ثانیا، دشمن به هیچ وجه بیکار ننشسته است، یعنی در طول این چهارده قرنی که از تأسیس اسلام سپری شده، دشمن همواره به دنبال دور کردن مسلمانان از پیشرفت اسلامی بوده است و برای این امر، به رواج افکار غلط و موهن در بین مسلمانان دامن زده است. ثالثا، همان طور که اشاره کردم، این واقعیت را باید درنظر گرفت که مسیر جامعه اسلامی در عمران و پیشرفت، مسیر غرب و جوامع متمکن غیر اسلامی نیست لذا این موارد اتفاقا با معنای صحیح خود، نه تنها مانع پیشرفت در جامعه اسلامی نمی شود، بلکه به پیشرفت جامعه اسلامی کمک شایانی توجهی نیز می‌کند.

دوران شکوفایی تمدن اسلامی

غلامی در فصل چهارم «ما و غرب در اندیشه پیشرفت» می نویسد: جهان اسلام بعد از قرن چهارم و پنجم هجری که دوران شکوفایی تمدن اسلامی است ـ به دلایلی از جمله روی کار آمدن حاکمان بی لیاقت، تحجر، انزوای علما، اختلافات و درگیری های داخلی، هجمه های بیرونی از جمله نیمه نخست هجمه مغول و… در مسیر انحطاط قرار می گیرد، یعنی دقیقا عکس آن چه در غرب رخ می‌دهد. در این شرایط، دائما عقب ماندگی بیشتر می شود تا دوران صفویه فرا می رسد. صفویه پنجاه سال بعد از ظهور رنسانس در غرب بر سر کار می آید؛ در دوران صفویه، ایران اسلامی می تواند تا حدی خودش را پیدا کند و خود و جهان اسلام را در مسیر رشد دوباره قرار دهد، اما بعد از صفویه، در دوران افشاریه، زندیه و قاجاریه، دوباره ایران به دوران انحطاط برمی گردد. نقاط دیگر جهان اسلام نیز که عمدتا یا درگیر اختلافات درونی است یا در معرض هجمه های بیرونی و استعمار؛ عثمانی نیز که در اواخر حیات خود در حال افول است، نهایتا دچار فروپاشی می شود.

در فصل پنجم با عنوان «اسلام اجتماعی و دکترین امامت» آمده است: عقاید اسلامی، یک امر صددرصد تحقیقی است و اسلام به دنبال آن است تا با بیدار کردن عقول انسان ها و زدودن زنگارها از روی قلوب، عقاید را از چشمه وجودی انسان بجوشاند و تثبیت کند. پس عقاید اسلامی به هیچ وجه نمی تواند وجه تقلیدی باشد و اساسا تقلید در زمینه عقاید ممنوع است.

قاید اسلامی، یک امر صددرصد تحقیقی است و اسلام به دنبال آن است تا با بیدار کردن عقول انسان ها و زدودن زنگارها از روی قلوب، عقاید را از چشمه وجودی انسان بجوشاند و تثبیت کند. پس عقاید اسلامی به هیچ وجه نمی تواند وجه تقلیدی باشد و اساسا تقلید در زمینه عقاید ممنوع است.

شریعت اسلامی نیز همان قانون زندگی فردی و اجتماعی است که در عصر غیبت، از طریق تفقه و اجتهاد، از بطن قرآن، سنت و عقل کشف می شود. البته به منابع دین «ادله اربعه» اطلاق می شود و اجماع نیز به عنوان یکی از منابع، کنار سنت قرار می گیرد، لکن اجماع در ذیل سنت است؛ چرا که در مواجهه با سنت، از مقام کاشفیت برخوردار است؛ با این وصف قرار گرفتن اجماع در عرض سنت، وجهی ندارد. ضمنا منظور از عقل، هم عقل کلی و برهانی استو هم عقل جزئی و ابزاری؛ یعنی در فقه برای هر دو عقل باید جایگاه مشخصی را تعریف کرد؛ هر چند می دانیم که عقل ابزاری، در طول عقل برهانی و یاری دهنده آن است، نه در عرض آن.

مولف در فصل ششم «علوم انسانی ـ اسلامی و پیشرفت اسلام» می نویسد: نسبت علوم انسانی ـ اسلامی با علوم انسانی سکولار/ در این جا باید به این مطلب تاکید کرد که نسبت منطقی علوم انسانی ـ اسلامی با علوم انسانی عرفی و سکولار، عموم و خصوص من وجه است؛ یعنی این گونه نیست که این دو صددرصد در تضاد باشند و همچنین این گونه نیست که علوم انسانی ـ اسلامی بتواند در بطن علوم انسانی ـ سکولار قرار بگیرد. با این حال، ما قائل به وجود یک گستره و قلمرو مشترک میان این دو علم، البته براساس دو جهان بینی متفاوت هستیم؛ بنابراین تصور نشود که منابع علوم انسانی سکولار یا روش های آن در علوم انسانی ـ اسلامی، یکسره کنار گذاشته خواهد شد؛ خیر، از همه منابع و روش ها به فراخور قابلیت و کارکردی که دارند، البته در ذیل جهان بینی و هسته سخت علوم انسانی ـ اسلامی، بهره گیری خواهد شد.

تفاوت لوازم تکامل در پیشرفت اسلامی و توسعه غربی

در فصل هفتم با عنوان «ماهیت و ابعاد پیشرفت اسلامی» آمده است: جامعه اسلامی در تکامل روحی، از حیث لوازم، با جوامعی که تکامل را سقف دار و محصور در ماده و لذایذ و برخورداری های ناچیز دنیوی می دانند، یکسان نیست. هم خود لوازم می توانند تفاوت هایی داشته باشند و هم شدت و ضعف کاربرد آن ها؛ بنابراین، ما معتقدیم که در جوامع غربی، بر فرض که از جهت فرهنگی و اخلاقی نیز اوضاع به این حد وخیم نباشد، مناسبات اقتصادی و رفاه حاکم بر آن، زمینه تکامل روحی جامعه ا فراهم نمی‌کند. چرا؟ برای این که اسلام درباره سطح رفاه و نحوه مناسبات اقتصادی حرف های جدی دارد. در واقع اسلام، نه تنها رفاه زدگی در جامعه را مهیا کننده بستر تکامل روحی نمی داند، بلکه آن را مانع تکامل نیز معرفی می‌کند. ما در قرآن با مقهوم «مترف» و «مترفین» مکرر روبه رو می شویم که شاید ترجمه فارسی آن «رفاه زدگان» باشد.

جامعه اسلامی در تکامل روحی، از حیث لوازم، با جوامعی که تکامل را سقف دار و محصور در ماده و لذایذ و برخورداری های ناچیز دنیوی می دانند، یکسان نیست.

مؤلفه‌های پیشرفت اسلامی

مولف در فصل هشتم «مؤلفه‌های پیشرفت اسلامی» می نویسد: ما در این بحث درصدد تبیین اجمالی ده مؤلفه پیشرفت اسلامی هستیم؛ لکن جا دارد تاکید کنیم که مؤلفه‌های پیشرفت اسلامی به همین ده مورد منحصر نمی شود. ممکن است محقق دیگری پانزده یا بیست مؤلفه را نام ببرد؛ این ایرادی ندارد، چرا که هدف ما در این بحث، احصای تام نبوده است؛ با این وجود، از نظر ما، همین ده مؤلفه برای شکل گیری پیشرفت اسلامی طبق تعریفی که اشاره شد، کافی است و مؤلفه‌های دیگر، جنبه تکمیلی دارد.

در فصل نهم «ابزارهای پیشرفت اسلامی» آمده است: در این جا قصد داریم به مجموعه ای از ابزارهای بسیار مهم و کارآمد بپردازیم گه بعضی از آن ها عمدتا در ساحت اقتصادی و بعضی از آن ها در ساحت سیاسی، امنیتی، فرهنگی یا همه ساحات، نقش آفرین هستند؛ هر چند، توجه داشته باشید که با شرحی که از پیوند ساحات اجتماعی در اسلام در مباحث قبل ارائه شد. بعضی از ابزارها، در همه ساحات حضور دارند و اختصاصی کردن آن ها امکان پذیر نیست.

نهادها و الزامات پیشرفت اسلامی

در ادامه مولف در فصل دهم کتاب با عنوان «نهادها و الزامات پیشرفت اسلامی» می نویسد: چند نتیجه مهم/ اولا، همان طور که به وضوح مشاهده نمودید، بر خلاف ادعاهای روشنفکران سکولار، آن چه اسلام درباره پیشرفت مطرح می‌کند، فقط یک سری توصیه اخلاقی یا مطالب کلی و کم خاصیت نیست، بلکه برعکس، اسلام در بحث پیشرفت، در حد لزوم و تا جایی که قلمرو دین اقتضاء کند، وارد جزییات نیز شده است. مطالبی که طی این ده جلسه گفته شد، بخش بسیار اندکی از مباحث قابل طرح در زمینه پیشرفت اسلامی است، به طوری که شاید بتوان نام آن را تابلویی از موضوعات چینش شده در زمینه پیشرفت گذاشت.

ثانیا، علوم انسانی ـ اسلامی در بحث پیشرفت اسلامی، در دو عرصه عمده نقش آفرین است: ۱٫ عرصه استباط، تدوین و تبیین اجزای ضروری پیشرفت اسلامی که با هم افزایی دو منطقه علوم وحیانی و علوم عقلی(منظور عقل برهانی) صورت می گیرد؛ ۲٫ عرصه ساخت روبناها و همچنین عملیاتی سازی پیشرفت اسلامی براساس فرمول های مشخص که در این عرصه، منطقه عقل ابزاری و اعتباریات، نقش به سزایی ایفا خواهند کرد.

به نظر می رسد، رسالت علوم انسانی ـ اسلامی در زمینه طراحی و تحقق پیشرفت اسلامی بسیار سنگین است و کاری که تا الان انجام شده، به هیچ وجه جواب گوی نیازها نیست. ثالثا، تحقق پیشرفت اسلامی به مجاهدت نیاز دارد. حتی به شکل گیری انقلاب های اسلامی کوچک در بطن انقلاب عظیم اسلامی نیاز دارد. سطحی نگری است که اگر تصور کنیم به راحتی می توان به سمت تحقق پیشرفت اسلامی حرکت کرد و جریان معارض انقلاب نیز این اجازه را به ما خواهد داد. با این وصف، باید نهایت انگیزه، هوشمندی و توان مدیریتی به میدان بیاید تا بتوان به تحقق عینی پیشرفت اسلامی امید داشت. بر فرض که علوم انسانی ـ اسلامی کار خود را به درستی انجام دهد، با همت های پایین و بی عرضگی در مدیریت، نمی توان به پیشرفت اسلامی رسید و این واقعیتی است که نباید یک لحظه نیز از آن غافل شد.

کتاب «تأملاتی درباره اسلام و پیشرفت» تألیف حجت‌الاسلام‌ والمسلمین دکتر رضا غلامی توسط انتشارات بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق(ع)، تیراژ ۲۰۰۰ نسخه، با قیمت ۱۲هزار تومان در اختیار مخاطبان قرار گرفت.

انتهای پیام/

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *